رابطه با نامزد شکاک را به هم بزنیم؟
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![دوران نامزدی،نامزد بدبین نامزد شکاک](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2598.jpg)
فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهایشان شك دارد
فرض كنید یك روز مثل همه روزها از خواب بیدار میشوید و كمی از غروب میگذرد كه مخاطب خاصتان بیخبر با دسته گل به خواستگاریتان میآید. چشمهایتان را كه ببندید دست كمی از سیندرلا ندارید! هر روز هم كه میگذرد بیشتر مطمئن میشوید مرد رؤیاهایتان همین است.
با همان سختگیریهایش دو ستش دارید، آخر میگوید: «آنقدر عاشق تو هستم كه به پشههای نری كه در اتاقت میچرخند حسادت میكنم!» یا «آنقدر عاشقت هستم كه دوست دارم با هیچكس جز من نگویی و نخندی و نفس نكشی!»، «من به تو اعتماد دارم اما جامعه آنقدر كثیف است كه به خاطر من «فقط» با مادرت بیرون برو!». . . فكر میكنید دوستتان دارد، آن وسطها هم با یك جمله آشنا سختگیریهای عجیبش را برای شما جامیاندازد. ..«غیرتم اجازه نمیدهد كه. . . » آن اوایل داستانتان شبیه قصههای عشقی است، از فرط توجهش بال درآوردهاید اما فقط كمی از این رؤیای شیرین میگذرد كه گیرهای باخود و بیخودش كلافهتان میكند. شاهزاده با اسب سپیدش از راه رسیده اما به اندازه شرلوك هولمز از روابطش با شما و روابط تان با كل عالم بشریت نكته منفی بیرون میكشد! زنگ خطر به صدا درآمده است شاید این عاشق دلباخته خوشتیپ، پارانوئید باشد.
تئوری توطئه و سایر مخلفات!
بیایید به قصهمان بازگردیم. در حال برگشتن از مهمانی هستید، طبق معمول باز هم اخمهایش تا جای ممكن درهم است، سعی میكنید با آرامش مشكل را حل كنید اما هرچه بیشتر سعی كنید او عصبیتر و غیر منطقیتر میشود. وقتی دلیل این همه بداخلاقیاش بهطور مثال جوكی باشد كه یكی از پسرهای فامیل در جمع تعریف كرده و شما هم مثل همه مهمانها از ته دل به آن خندیدهاید یا اینکه با یكی از مهمانان گفتوگوی سادهای داشتهاید، كمكمگیرندههای عاطفیتان باید فعال شود. شاید نامزدتان بیماری بدبینی دارد.
فرد بدبین به همه اشخاص و رفتارهایشان شك دارد از نظر او دیگران غیر قابل اعتمادند، این دیگران كه میگوییم شامل همه آشنایان نزدیك و دور خودش و شما میشود. ارتباطات خودش كه محدود و ناچیز است از شما هم میخواهد مثل خودش باشید، شاید با اعتماد به نفس در حالی كه منطقیترین آدم دنیا به نظر میرسد به ساده بودن متهمتان كند، بگوید تو بیتجربه هستی كه راحت اعتماد میكنی. اصلا تئوری توطئه برای فرد بدبین یك اصل پذیرفته شده است. او میگوید همه میخواهند سرمان كلاه بگذارند و از ما سوءاستفاده كنند! دوستان صمیمی كمی دارد یعنی او اصلا دركی از صمیمت ندارد، یك ذرهبین قوی دستش گرفته تا دشمنان احتمالی را شكار كند! پس فرصت و موقعیتی برای صمیمی شدن نمیماند.
خسیس اطلاعاتی
نامزد بدبین هر چند به خودش اجازه و حق میدهد كه ریزترین جزئیات زندگی شخصی فعلی و قبلی و بعدی ! شما را بداند و بپرسد اما به محض اینكه خودش در موردی سوالپیچ شود، نیت شما را هم مثل نیات مشكوك خودش فرض كرده بنابراین با كلافگی به آن واكنش نشان میدهد. اگر از این تیپ آدمها درباره مدرسه و خانوادهشان سوال كنید و بعد بخواهید كمی پرسوجویتان را ادامه بدهید با خست و وسواس هرچه تمامتر اطلاعات درخواستی شما را بروز میدهند.
در حین پاسخ دادن به سوالات هم ممكن است به شما بگوید: «یعنی تو به من شك داری؟» یا «چرا این را میپرسی؟» او نمیخواهد حتی به نامزدش اطلاعاتی بدهد چون راستش به شما هم اعتماد ندارد پس اگر به بدبینی نامزدتان شك كردید كافی است در فواصل زمانی از او در مورد زندگی شخصی یا گذشتهاش سوالاتی بپرسید و به واكنشهایش بادقت توجه كنید.
![بدبینی نامزد،نامزد رؤیایی بدبینی نامزد](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2599.jpg)
فرد بدبین بهطوركلی كینهای است
بادكنكی كه ساده میتركد
فرد بدبین بهطوركلی كینهای است او بهراحتی از گناه دیگران نمیگذرد و سخت میبخشد. وقتی هم ببخشد یك عمر خطای شخص خاطی در یادش هست. یك نشانه دیگر فرد بدبین هم هم قهرهای طولانیمدتش با شماست. او اگر برنجد سرد میشود و خیلی راحت میبینید كه روزهای زیادی به تماستان پاسخی نمیدهد. افراد بدبین عواطف خودشان را بروز نمیدهند و به همین دلیل سعی دارند عقلانی و منطقی جلوه كنند. ضمن اینكه به وضعیتشان افتخار كرده و معتقدند اصلا خوب است آدم جدی باشد.
او از خود راضی و خودبزرگبین است اما در واقع این پوششی است برای كمبود اعتماد به نفسی كه به این سادگیها هم خوب نمیشود. او دقیقا مثل بادكنكی است كه با اولین انتقاد میتركد چون برخلاف ظاهر پراز منممنماش از درون تهی است. یك تست دیگر هم این است كه از او انتقاد كنید تا چهار انتقاد بدتر از آن را به خودتان بازنگرداند آرام نمیگیرد.
پیش از شروع بخوانید
شك و بدبینی میتواند به دلایل سادهای وجود داشته باشد انواع خوشخیم بدبینی به مرور زمان و با دقت روی اعمال و رفتاری كه فرد بدبین را تحریك میكند شفا مییابد یا حداقل میشود امید داشت كه خوب شدنی است.
وقتی كسی تجربههای شور، تند و تلخ در رابطه با جنس مخالف دارد، طبیعی است سخت میتواند اعتماد كند و بپذیرد زندگی شیرین است پس باید صبر كرد تا ذائقهاش تغییر طعم را باور كند.
فرد بدبین دائم در حالت آماده باش است اصلا اگر راه داشته باشد با كت و پوتین میخوابد، به چیزهای خیلی ریز و پیش پاافتاده با دقت یك كارآگاه در حال انجام ماموریت توجه میكند و واكنش نشان میدهد آخر میخواهد به هر قیمتی شده خطر را كشف كند حتی اگر خطری نباشد! نگاهش تیز و دقیق است و با شما به عنوان نامزدش هم تماس چشمی مداوم دارد یعنی یك لحظه نمیشود از زیر نگاه سنگینش خلاص شد. او سرتاپای مخاطب را زیر نظر میگیرد و میتواند از تغییر رنگ جورابهایش هم نتیجهگیریهای عجیب و غریب داشته باشد.
جنگ شبانه روزی
حالا وای به آن روز كه در محیط فرد بدبین، آدمی كه نسبت به او حس تهدید دارد هم نفس بكشد دیگر چشمهایش را تا جای ممكن به كار میاندازد و ریز میكند، اگر شخص سمت چپشان نشسته باشد، پای چپ را روی پای راست میاندازد، دست به سینه با عضلاتی سفت و حركاتی خشك! طوری روی صندلی مینشیند كه رقیب فرضیشان بداند كسی كه روی صندلی كنارشان نشسته در هر جنگی برنده است. شخص بدبین با نگاه و حركاتش، دائم سعی دارد به دیگران بفهماند كه حواسش به تهدیدی كه از طرف آنها برایش وجود دارد هست و آمادگی دفاع و مبارزه دارد درضمن به ذهنخوانی هم علاقه دارد.
غافلگیرت میكنم پس هستم
همانطور كه اول قصه گفتیم نامزد بدبین در ابتدا با یك پز عاشقانه سعی میكند در تمام اوقات شبانهروز شما را نظارت و كنترل كند. حرفهای او پر از بكن، نكن مداوم است. دخالت را از لباستان شروع میكند و كمكم شعاع مداخلهاش آنقدر وسعت پیدا میكند كه شامل همه ابعاد ریز و درشت زندگیتان میشود؛ «اینجا برو، آنجا نرو»، «اینجا بخند، آنجا نخند»، «اینجا سرت را پایین بینداز، آنجا سرت را بالا بگیر» و هزار جمله شبیه به این در روز از دهانش بیرون میآید، از طرفی هم وقتی تنها كمی از دسترسشان دور باشید یكسره با هر ابزار ممكن میخواهد با شما در تماس باشد.
نامزدی را به هم بزنید؟
خشم فرد بدبین ممكن است با خودخوری و زیرلب غرزدن آغاز شده و بعد از ترك محیط و تنها شدن با شما به اوج خودش برسد. خوب است بدانید عادیترین رفتار و حركات كسی كه مورد بدبینی نامزد شكاك شما قرار گرفته میتواند به بیمحلی، تحقیر یا تهدید تعبیر شود و فاجعه اینجاست كه شخص بدبین بخواهد براساس همین برداشتهای اشتباه و بیمارگونه خودش به اطرافیان واكنش نشان داده و با فرد یا افراد مورد نظر، درگیر هم شود. رسیدن به این نقطه همان جایی است كه مشاور محترم ازدواج در مورد ادامه دوران نامزدی با نامزد رؤیاییتان به شما اخطار خواهد داد و پیشنهاد میكند نامزدی را به هم بزنید.
منبع:مجله زندگی ایده آل
//////////////////////////////////////////////////
ازدواج فامیلی و ضرورت انجام مشاوره پزشکی قبل از ازدواج
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![ازدواج با غیر خویشاوندان،ازدواج بیخطر ازدواج با خویشاوندان](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2178.jpg)
برای پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی ، از ازدواجهای فامیلی پرهیز کنید
ایجاد بیماریهای ژنتیکی در فزرندان تنها مختص به ازدواجهای فامیلی نیست و این ریسک میتواند به میزان کمتری در ازدواج با غیر خویشاوندان نیز وجود داشته باشد.
امروزه بسیاری از افراد بر این باور هستند که چه کسی میتواند بهتر از پسرعمو، پسر خاله، دخترخاله و یا دختر عمو که خانوادهها نیز شناخت بهتری نسبت به یکدیگر دارند، مناسب ازدواج باشند. شاید به دلیل همین تفکر است که با وجود تلاشها در جهت پیشگیری و تشخصی بیماریهای ژنتیکی هنوز هم سالانه هزاران نوزاد مبتلا به بیماریهای مادرزادی در کشور متولد میشوند.
بطور کلی ازدواج بیخطر دنیا سراغ نداریم. ازدواج هر فرد با هر فرد غریبه ای احتمال خطری حدود 2 تا3 درصد دارد. ازدواج با خویشاوندان بر حسب درجه خویشاوندی متفاوت است. ازدواج خویشاوندان درجه یک (ازدواج برادر و خواهر ما و یا ازدواج پدر و مادر با فرزند) و ازدواج درجه دو (ازدواج دایی با خواهر زاده) که این دو گروه در اکثر ادیان حرام است. ثابت شده است که به دلیل تشابه ژنی زیاد خطر تولد فرزند مبتلا به ناهنجاریها و عقب ماندگی ذهنی خیلی زیاد است.
خویشاوندان درجه سه (پسر عمو- دختر عمو و دختر خاله - پسر خاله) که به فراوانی باهم ازدواج میکنند که مورد نویسنده هم چنین است، مانع خاصی وجود ندارد به شرط آنکه در شجره فامیلی و خویشاوندان نزدیک دو طرف بیماری شناخته شده ژنتیکی یا عقب ماندگی ذهنی یا ناهنجاریهای عمده وجود نداشته باشد. به هر حال گر چه اکثر متخصصین ژنتیک برای ازدواج خویشاوندان درجه یه به بالا مانعی نمیبینند ولی در صورت امکان ، بهتر است قبل از ازدواج با مشاوره ژنتیک، مشورت شود. در این مشاوره ، اطلاعات طبی مستقیم در زمینه ژنتیک در اختیار بیماران و خانوادههای آنان قرار داده میشود. این مشاوره هر زمان که بعیدترین احتمال یک اختلال ژنتیکی در خانواده وجود داشته باشد ضروری است.
![ازدواج با خویشاوندان،خطر تولد کودکان بیمار مشاورههای پزشکی قبل از ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2592.jpg)
انجام مشاورههای پزشکی قبل از ازدواج ضروری است
ضرورت انجام مشاوره پزشکی قبل از ازدواج
وجود ۱۳هزار نوع بیماری ژنتیکی ، انجام مشاورههای پزشکی قبل از ازدواج را ضروری کرده است.
زوجین دارای نسبت فامیلی باهم، وجود بیماری ژنتیک در خانواده زوجین ، سابقه نازایی ، سقط و مرده زایی از نشانههای خانوادههای در معرض خطر تولد کودکان بیمار هستند و قبل از ازدواج یا تصمیم به بارداری با هدایت مراکزی از جمله بهزیستی ، دفترخانههای ثبت ازدواج ، مطبها و مراکز بهداشتی و درمانی میتوان از شیوع بیماریهای ژنتیکی و انواع معلولیتها پیشگیری کرد.
درصد شیوع بیماری سندرم داون در کشور ناشی از ازدواجهای فامیلی بالا است و بسیاری از کودکان مبتلا به این بیماری بهرغم صرف هزینههای میلیونی در دهه دوم زندگی فوت میکنند. برای پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی ، باید از تشویق جوانان به ازدواجهای فامیلی پرهیز کرده و در صورت اصرار ، این ازدواجها باید کنترل شده و پس از طی مراحل آزمایش و مشاورههای ژنتیکی باشد.
وظایف پزشک در قبال فرد مورد مشاوره
همان گونه که خصوصیت منحصر به فرد بیماری ژنتیکی ، تمایل آن به عود در داخل خانوادههاست، جنبه منحصر به فرد مشاوره ژنتیکی ، تمرکز آن نه تنها بر بیمار اولیه ، بلکه بر اعضای خانواده بیمار ، هم در حال حاضر و هم در آینده میباشد. مشاوره ژنتیکی که از فعالیتهای محوری در ژنتیک پزشکی است، نه تنها با اطلاع دهی به بیمار و خانوادهاش ، بلکه با ایجاد مشاوره جهتدار از نظر روانشناسی برای کمک به سازگار شدن افراد و تطابق با تاثیرات اختلال در خانواده سروکار دارد.
استانداردهای تعیین شده مراقبت پزشکی مستلزم آن هستند که ارائه دهندگان خدمات ژنتیکی شرح حالی بدست آورند که شامل اطلاعات خانوادگی و نژادی باشد. در مورد مخاطرات ژنتیکی بیماران و اعضای خانوادهشان به آنها توصیههای لازم را ارائه کنند. آزمایش ژنتیکی یا تشخیص پیش از تولد ، در صورت لزوم ، پیشنهاد دهند و درمان گوناگون یا راههای اداره و تدبیر جهت کاستن خطر بیماری را ذکر کنند. مشاوره ژنتیکی ، محدود به ارائه اطلاعات و محاسبه خطر بیماری نیست، بلکه نوعی روند ارتباطی است. توانایی تعریف و تعیین موضوعات روانی _ اجتماعی پیچیده مرتبط با نوعی اختلال ژنتیکی در یک خانواده ، نقش مرکزی را در این کار ایفا میکند. توجه به این موضوعات ، احتمالا به موثرترین وجه از طریق تماس دورهای با خانواده در طول زمان و با مرتبط شدن موضوعات پزشکی یا اجتماعی با زندگی افراد مبتلا ، انجام میشود.
مجموعه این موارد باعث می شود بر امتناع از ازدواج فامیلی تأکید کنیم، اما اگر کسانی به هر دلیل تن به ازدواج فامیلی دادند باید ذهنیت منفی را از خود دور کنند. ازدواج فامیلی از طرف کارشناسان توصیه نمی شود، اما اگر اتفاق افتاد هم فاجعه رخ نداده است. افراد می توانند با حساسیت زدایی از موضوع، زندگی خوبی داشته باشند بسیاری از زوج ها ازدواج فامیلی داشته اند و سال ها در کمال آسایش و آرامش در کنار هم زندگی کرده اند.
باید توجه داشت که ذهنیت منفی، خود می تواند مشکل ساز شود. روان شناسی مثبت می گوید این ذهنیت می تواند زندگی را به کام افراد تلخ کند. بنابراین زوج هایی که ازدواج فامیلی داشته اند باید این ذهنیت را از خود دور کنند. البته باید توصیه های پزشکی را نیز در این زمینه مدنظر داشت و آزمایش های لازم را پیش از ازدواج و برای بارداری انجام داد.
گردآوری:بخش زناشویی بیتوته
منابع:
roshd.ir
tebyan.net
///////////////////////////////////////////
4 «ميم» تضمين کننده يک ازدواج موفق
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![تضمين کننده يک ازدواج موفق،خوشبختي در زندگي مشترک تضمين کننده يک ازدواج موفق](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2576.jpg)
مهم ترين قدم براي خوشبختي در زندگي مشترک، انتخاب صحيح و اصولي همسر است
به باور تمامي کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر بايد 4 «ميم» مهم در نظر گرفته شود که در ادامه اين 4 «ميم» را مطرح و درباره هريک از آن ها توضيحاتي ارائه خواهيم کرد.
نعمتي- کارشناس و مشاور خانواده در روزنامه ای نوشت: آقا پسر و دختر خانمي که در فکر ازدواج هستيد و در ذهن تان، بارها و بارها زندگي مشترکي مانند ليلي و مجنون ساخته ايد بايد بدانيد که اولين و مهم ترين قدم براي خوشبختي در زندگي مشترک، انتخاب صحيح و اصولي همسر است. به باور تمامي کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر بايد 4 «ميم» مهم در نظر گرفته شود که در ادامه اين 4 «ميم» را مطرح و درباره هريک از آن ها توضيحاتي ارائه خواهيم کرد.
ميم اول: مشاهده
مشاهده يعني اين که براي انتخاب همسر خوب مشاهده کنيد، ظاهر و قيافه طرف مقابل را بررسي کنيد، شکل و حرکات، شيوه گفتار و رفتار ظاهري او را به عنوان شرط اول بپذيريد زيرا بارها ديده ام و شنيده ام که زن و شوهري جوان به مرکز مشاوره اي مراجعه کرده اند و به طور مثال شوهري بعد از چندين ماه زندگي مشترک گفته است: من زن قد بلند مي خواستم و خانمم قدش کوتاه است يا اندازه بيني و فرم دندان هاي او مطابق سليقه من نيست يا خانمي گفته است که شوهرم نمي تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمي پوشد و از اين قبيل نظرها، بنابراين افراد در جلسات خواستگاري تا حدي که اسلام اجازه داده است بايد مشخصات ظاهري و رفتاري طرف مقابل را ببينند و بپسندند.
ميم دوم: مصاحبه
مصاحبه يعني اين که 2 نفر بايد خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفي يکديگر و مسائل مهمي که در تاريخچه زندگي هر کدام وجود دارد، از يکديگر سوال کنند. بيماري هاي خاص، محل سکونت، آينده و اين که مي خواهند کار کنند يا شغل شان چه باشد، نحوه تربيت فرزندان و درباره مسائل ديگري که ممکن است پيش بيايد صحبت کنند و در چندين جلسه خواستگاري و با اطلاع و نظارت خانواده ها، دختر و پسر با هم ديدار و گفت و گو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بيشتري پيدا کنند.
ميم سوم: مکاشفه
مکاشفه يعني دختر يا پسر به قصد تحقيق و بررسي از زندگي اجتماعي طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سکونت، دانشگاه و ... تا ببينند وجهه اجتماعي او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوري است مثلا فردي که با هيچ فردي ارتباط ندارد و دوست صميمي هم ندارد شايد دچار بدبيني باشد يا اختلالات ديگر که بهتر است همان ابتدا با پرسيدن از افراد مختلف چهره اجتماعي او بهتر شناخته شود.
ميم چهارم: مشاوره
بايد پذيرفت که امروزه ديگر اهميت مشورت کردن و مشاوره هاي قبل از ازدواج بر هيچ فردي پنهان نيست. علاوه بر مشورت با بزرگ ترها و استفاده از تجربه آن ها بايد بدانيد که در جلسات مشاوره بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور 2 نفر با هم مقايسه مي شوند تا مشخص شود ميان شان تا چه حد و چه ميزان سازگاري وجود دارد و تناسب زندگي اين 2 با هم چقدر است و بر همين اساس هر 2 مورد سنجش مشاور قرار مي گيرند و چون مشاور يک فرد بي طرف است مي توان روي اظهار نظر او حساب کرد و تاييد يا عدم تاييد او را به حساب مخالفت هاي بي جاي بعضي اطرافيان نگذاشت.
![مشاوره هاي قبل از ازدواج،قبل از ازدواج ازدواج موفق](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2577.jpg)
امروزه ديگر اهميت مشاوره هاي قبل از ازدواج بر هيچ فردي پنهان نيست
مسائلي که بايد در جلسه خواستگاري درباره آن ها صحبت کنيد
به نظر مي رسد که ميم هاي دوم و سوم يعني مصاحبه و مکاشفه، احتياج به توضيح بيشتري دارند تا به شما براي انتخاب بهتر کمک شايان تر و واضح تري داشته باشد. ايسنا درباره صحبت دختر و پسر در جلسه خواستگاري مي نويسد: جلسه اول خواستگاري بايد کوتاه برگزار شود و 3 بحث مهم را بايد دختر و پسر -و در درجه اول پسر- مطرح کنند اما اگر پسر صحبتي در اين 3 زمينه نکرد، دختر بايد پيش دستي کند. 1- معرفي شفاف يکديگر که بايد نکات خاص و اساسي را بيان کنند. 2- نقطه هاي عطف زندگي که از نظر طرف مقابل مهم است، مطرح شود. 3- صداقت و صميميت در زندگي از نظر دو طرف تشريح شود.
شباهت جلسه خواستگاري و نردبان
جلسات خواستگاري به عنوان يک نردبان عمل مي کند يعني هر پله، مقدمه رفتن به پله بالاتر است. پس چه بهتر که با اطمينان و قدم هايي محکم هر پله را طي کنيم تا خطر سقوط به صفر برسد و صعودي موفق داشته باشيم. موضوعات قابل طرح در گفت و گوهاى قبل از مراسم عقد مختلف است؛ زيرا افراد عقيده ها، آرمان ها، هدف ها و خواسته هاى گوناگون دارند. البته بعضى از مسائل و موضوعات عمومى است و ضرورت دارد جوانان قبل از ازدواج، براى آگاهى يافتن از ويژگى هاى جسمانى، روانى و اخلاقى يکديگر درباره آن ها با يکديگر به گفت و گو بنشينند؛ بنابراين در اين جلسات به صورت کلي مى توان درباره مسائلي که در ادامه مطرح مي شود، گفت و گو کرد.
1-خط مشى کلى زندگى آينده: مراد تبيين مبناى زندگى آينده است براى مثال جوان متدين مى خواهد زندگى اش بر اساس قوانين اسلام بنا شود. در اين جا بايد از ميزان پاى بندى طرف مقابل به ارزش هاى دينى و اخلاقى سوال شود.
2-اهداف زندگى: يعنى هدف هايى که هر يک قصد دارند در زندگى آينده شان دنبال کنند، هدف ها و آرمان هاى علمى و تحصيلى، اجتماعى، شغلى و...؛ براى مثال تا چه اندازه به ادامه تحصيل علاقه مند است و مشکلات تحصيل را تحمل مى کند. شغل مناسب و مورد علاقه اش چيست؟ جايگاه اجتماعى را داراى چه اهميتى مى داند؟ از نظر اقتصادى و مالى به چه سطحى مى انديشد و حداقل و حداکثر براي او چقدر است؟
3-چگونگى رابطه با خانواده و بستگان: براى مثال به چه اندازه به رفت و آمد با اقوام و خويشان و نيز دوستان اهميت مى دهيد و بر آن اصرار مى ورزيد؟ به آداب و رسوم فرهنگى و اجتماعى رفتار با بستگان چقدر پايبنديد؟
4-خواست ها و انتظارات 2 طرف از يکديگر
5- شيوه تربيت فرزندان در آينده
6-نقص هاى جسمانى و بيمارى هاى مزمن احتمالى يکديگر
آشنايي با روش هاي تحقيق
همچنين بهتر است در ادامه به مرور نکاتي کوتاه درباره روش هاي تحقيق هم اشاره شود تا به شما براي توجه بيشتر به ميم سوم يعني مکاشفه کمک کند.
1-بررسي خصوصيات خويشاوندان: برخي ويژگي ها و صفات مانند شرافت خانوادگي در يک فاميل و خانواده، گسترده و همگاني است . اين معيار، راهنما و راهگشاي خوبي در امر تحقيق است. مي توان با بررسي ويژگي هاي خويشان به اين نتيجه رسيد که اين صفت در فرد مورد نظر نيز وجود دارد يا نه.
2- تحقيق از آشنايان: بستگان شخص از روحيات، اخلاق و کردار او باخبرند. مي توان درباره فرد مورد نظر از آنان تحقيق کرد. البته بايد متوجه بود که خويشان، مصلحت انديشي نکنند.
3- تحقيق از دوستان: دوستان نزديک فرد ـ که مدتي با او در تماس و معاشرت و دوستي بوده اند ـ موارد خوبي براي تحقيق اند به اين دليل که دوستي محصول همرنگي و تفاهم است. معمولا ًافراد درستکار و صالح با افراد ناشايست و بي بندوبار و ولگرد طرح دوستي نمي ريزند. در واقع دوستان هر فردي تا حدي منعکس کننده روحيات او هستند.
4- تحقيق از محل کار يا تحصيل: اين افراد ممکن است مطالبي درباره شخص مورد نظر بدانند که حتي خويشان و دوستان نزديک او ندانند. اين روش تحقيق از 2 روش پيش بهتر است. از اين طريق ما قادر به شناخت فرد در زمينه هايي هستيم مانند: نحوه برخورد او با ارباب رجوع، نحوه مراوده با همکاران، همکاري و سازش با ديگران و پايبندي به اعتقادات ديني.
5- تحقيق از همسايگان: با تحقيق در محل کار و تحصيل مي توان به شناختي از فرد و روحيات او دست يافت، اما با تحقيق در محل زندگاني او، امکان شناخت خانواده وي نيز ميسر مي شود.
منبع:سلامت نیوز
//////////////////////////////////////
نشانه های یک عاشق واقعی
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![نشانه های عشق واقعی،عشق و دیوانگی نشانه های عشق واقعی](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2607.jpg)
برخی از نشانه های عشق واقعی واضح و روشن اند
حتما شما هم دوست دارید بدانید که آیا شریک زندگی تان واقعا عاشق شما است یا خیر. برخی از نشانه های عشق واقعی واضح و روشن اند. اما اگر هنوز به احساس واقعی او شک دارید، به دنبال نشانه هایی که در اینجا برایتان آورده ایم، باشید. اگر این نشانه ها را در رفتار او مشاهده کردید، باور کنید که او یک عاشق واقعی است.
نشانه های یک عاشق واقعی
• او به شما آزادی لازم را می دهد و هیچگاه شما را مجبور به کاری که دوست ندارید، نمی کند.
• تمام دوستان او شما را می شناسند و زمانی که ملاقات شان می کنید، در مورد شخصیت و محل کار و علاقمندی هایتان اطلاع دارند زیرا شریک زندگی تان همیشه از شما پیش آنها سخن می گوید.
• او شما را به خانواده اش معرفی کرده است یا به زودی قصد آن را دارد.
• او برای گفتن «صبح بخیر» و «شب بخیر» به شما پیغام می دهد.
• او تمام حالات شما را تحسین می کند، به عنوان مثال: «تو زیباترین لبخند دنیا را داری!»
• او شما را بدون هیچ منتی در اولویت کارهایش قرار می دهد. به عنوان مثال تماشای بازی فوتبال تیم مورد علاقه اش را از دست می دهد تا با شما به میهمانی دوست تان آید.
• زمانی که مرد دیگری به شما نزدیک می شود، او در آن واحد هم به خود مغرور می شود که تنها قهرمان زندگی شما است و هم حسادت می کند.
• او در مورد آینده با شما برنامه ریزی می کند. به عنوان مثال «تابستان آینده باید ... را انجام دهیم.»
![عشق های دروغین،عاشق حقیقی نشانه های یک عاشق واقعی](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2608.jpg)
همه عشق ها واقعی نیستند
• او همیشه آخرین لقمه خوشمزه غذایش را برای شما نگه می دارد.
• او می خواهد که شما هم زیر کارت پستالی که برای مادرتان خریده است را امضا کنید یا چیزی بنویسید.
• هنگامی که شما در رختخواب هستید و در ناحیه ای از بدن خود احساس درد می کنید، او برای خرید مسکن به داروخانه می رود.
• تمام انگیزه ای که او برای ادامه راهش احتیاج دارد، لبخند شما است. در این صورت هیچ چیز نمی تواند جلوی عشق و دیوانگی او را بگیرد.
• فرقی نمی کند که او برای یک میهمانی بزرگ حاضر می شود یا یک قرار ملاقات کوچک، همیشه نظر شما را درباره لباس هایی که به تن می کند، می پرسد.
• آیا دل تان پیش آن لباس یا خوراکی که در خیابان از کنارش رد شده اید، گیر کرده است؟ نگران نباشید، شریک زندگی تان آن را برای شما خریده است.
• او حتی از دنیای مجازی هم عشق خود را به شما نشان می دهد و هر چند وقت یک بار پیامی که موجب لبخندتان شود، برایتان ارسال می کند.
• هنگامی که او با شما است، به گوشی خود اهمیتی نمی دهد.
• او برای خنداندن شما، نه به هدف طعنه و کنایه، سر به سرتان می گذارد.
• او تمام چیزهایی که شما به او داده اید را نگه داشته است، حتی پاپیونی را که دور اولین هدیه شما به او پیچیده بود.
• او موفقیت های شما را برای دیگران بازگو و به آن افتخار می کند.
• او هر روز به شما می گوید: «دوستت دارم» و شما بی هیچ تردیدی باورش دارید.
منبع:برترینها
////////////////////////////////////////
از ارتباط خوب تا ازدواج خوب
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![دسته مهارتهای ارتباطی ،انتخاب درست از ارتباط خوب تا ازدواج خوب](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2579.jpg)
عموم مردم خوشصحبت بودن یا جلوی جمع صحبت كردن را مهارت ارتباطی میدانند
عموم مردم خوشصحبت بودن یا جلوی جمع صحبت كردن را مهارت ارتباطی میدانند، درصورتیكه اصل مهارت ارتباطی این نیست، بنابراین شاید شما فقط مهارت خوب صحبت كردن را بلد باشید و همچنان مهارت ارتباطی بلد نباشید.
هر مهارتی كه باعث شود شما منظور خودتان را بهتر بیان كنید و دیگران منظور شما را بهتر متوجه شوند در دسته مهارتهای ارتباطی قرار میگیرد. سوالی كه برای خیلی از مردم پیش میآید این است كه مهارت ارتباطی آموختنی است یا ذاتی؟ مسلما آموختنی است.
پیام را درست مخابره كنید
مهارت ارتباطی برای درونگراها و برونگراها متفاوت است. با اینکه 48 درصد جوامع درونگرا هستند، مهارتهای ارتباطی را برونگراها به جامعه القا میکنند و به نیمی از مردم احساس ناتوانی در ارتباط القا میشود!
مردم فكر میكنند در شرایطی میتوانند مهارت ارتباطی خوبی را تجربه كنند كه مثل برونگراها پر سر و صدا باشند؛ این طرز فكر اشتباه است. درونگراها هم میتوانند به این مهارت مجهز شوند بدون اینكه نیاز به شیطنتهای برونگراها داشته باشند. اگر درونگرا باشید ممكن است با آرامش بیشتری منظورتان را برسانید، برونگرا هم كه باشید ممكن است با حرف زدن بیشتری منظورتان را برسانید؛ پس مهم انتقال پیام است. دانستن این مهارت برای یك انتخاب و یك ارتباط درست بسیار لازم است.
با خودت چند – چندی؟!
وقتی شما در رابطهای عاطفی هستید، داشتن مهارت انتخاب بسیار به شما كمك میكند. مهارت انتخاب یعنی تبدیل کردن رابطه عاطفی به سطح بالاتر یعنی همسری و این فرایند نیاز به مدیریت دارد. در یک رابطه مسلما یك مقدار انحصارطلبی دوجانبه هم وجود دارد. بعد شناخت حاصل میشود و به نقطهای میرسید كه ترجیح میدهید این ارتباط به شكلی پایدارتر ادامه پیدا كند؛ یعنی از فرآیند یك ارتباط دوستی ساده خارج میشوید.
در مهارت انتخاب شما قبل از اینكه كسی را انتخاب كنید باید ببینید با خودتان چند – چند هستید! یعنی خودتان در كدام ایستگاه زندگی ایستادهاید. تصمیمتان برای ادامه زندگی چیست؟ مثلا میخواهید زیر ۳۰ سالگی بچهدار شوید یا نه؟ پس باید فلسفه ازدواج داشته باشید. بعد در راستای آن فلسفه، به این فكر كنید كه چه كسی به افق ذهنی شما نزدیكتر است. خیلیها آدمهای خوبی هستند، دوستهای خوبی هم هستند اما مناسب ازدواج نیستند. بله، دردناك است!
برای یك انتخاب درست این موارد را در نظر بگیرید:
- یك چرایی برای خودتان تعریف كنید. اینكه چرا میخواهید ازدواج كنید؟
- ویژگیهای شخصیتی خودتان را بشناسید.
- درنهایت فلسفه ازدواج خودتان را كه با فلسفه ازدواج فرد دیگری متفاوت است را بدانید.
![انتخاب درست،ازدواج خوب یادگیری مهارت ارتباطی](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2580.jpg)
وقتی شما در رابطهای عاطفی هستید، داشتن مهارت انتخاب بسیار به شما كمك میكند
ملاک های من چه باشند؟
اگر كسی انتخاب خوبی كرده و میخواهد آن را به ازدواج تبدیل كند، باید چند نكته مهم را بداند:
- لازم است از نظر شما آن فرد مطلوبیت فیزیکی و جنسی در یك حد متوسط رو به بالا برایتان داشته باشد.
- مطلوبیت دلی و هیجانی هم مهم است. البته لازم نیست الزاما عاشق همه وجناتش باشید و چه بهتر هم كه نباشید؛ چون اگر عاشق باشید شاید به شناخت درستی از ویژگیهای شخصیتی او نرسید.
-شرایط مالیتان بهتر است با هم متناسب باشد. اگر هم یك طرف از نظر مالی بالاتر است، باید هر دو طرف جنبه زندگی با فردی متفاوت از نظر فرهنگ اقتصادی را داشته باشند. سبك خرج كردنتان باید با هم هماهنگ باشد.
- سبك دینداریتان باید به هم بخورد و شبیه هم به زندگی و خدا و پیغمبر بنگرید، اگر شریعت برای یکی از شما خیلی مهم است برای دیگری نیز مهم باشد یا اگر یکی اهل مطالعات دینی است، به نظر دیگری مضحک نیاید.اگر شما اهل روزه و نماز هستید، این موضوع برای همسرتان با ارزش باشد.
- احتمالا همه میدانیم که تشابه خانوادهها بسیار بسیار مهم است و عملا با انتخاب یک نفر، خانواده او را نیز برمیگزینیم.
ازدواج خوب، ساختنی است
هرقدر هم كه دو نفر همدیگر را دوست داشته باشند به هر حال قرار است وارد یك خانواده جدید شوند. ما معتقدیم و آمارهای خوبی داریم که نامزدی كوتاه مدت مناسب است، چون جایی برای بازگشت وجود دارد. البته اگر خانواده ایرانی این قضیه را بپذیرد، بنابراین خانواده مهم است، اما وسواسی هم به این موضوع نگاه نكنید. حداقل اینكه باید احترام شما در آن خانواده محفوظ باشد. اگر به عنوان عروس وارد خانوادهای میشوید، باید حواستان به عروسهای بزرگتر باشد.
اگر هم داماد هستید حواستان به دامادهای قبلی باشد. مثلا اگر عروس سوم یك خانواده هستید، نباید برای عروسهای قبلی خانواده شاخبازی در بیاورید. درنهایت اینكه ازدواج تمام لوازم یك قرارداد اجتماعی را دارد. یعنی اگر یك اشتباه كنید، باید تاوانش را هم پس بدهید. این قرارداد، رابطه زناشویی امن، رابطه صمیمی خوب و تعهد به همراه دارد. ازدواج خریدنی نیست، بلكه كاملا ساختنی است. هوش زیادی هم نمیخواهد؛ تنها رفتاری عاقلانه میطلبد. شباهت سبك زندگی خانوادهها معیار مناسبی برای محك زدن خانواده فردی است كه انتخاب شماست؛ هر چه شباهتها بیشتر، بهتر.
ارزشها را تا چه اندازه چك كنید؟
در مرحله انتخاب باید یك سری كلیات را باید در نظر بگیرید. سطح احترام، قوانین اجتماعی، خانواده، بهداشت شخصی، معاشرت و... بخش كمی از این ارزشها را عیان میكند. در ازدواج قرار نیست دو نفر درست مثل هم فكر كنند. اگر شما متفاوت از انتخابتان فكر میكنید این تفاوت باید برای او قابل احترام باشد، یعنی باید موضوعی باشد كه بتوانید هضماش كنید و با هم دچار چالشهای اعصاب خردكن نشوید. در نهایت اینكه با كسی باید ازدواج كرد كه بتوان با او به سازگاری رسید. شاید گفتن این جمله كمی سخت باشد، اما شما گاهی باید انتخاب كنید كه با یك آدم متوسط ازدواج كنید یا مجرد بمانید.
باید ارزشهای آن طرف را به خودش و ارزشهای خودتان را به او یادآوری كنید. درست مثل یك مذاكره. به طرف مقابلتان ویژگیهای خوب رابطه را یادآوری كنید. البته باید رابطه خیلی شفاف باشد كه بشود در مورد این مسائل صحبت كرد. بعد به این فرد بگویید كه ببین سه سال دیگر بس است، بیا كمی جدیتر فكر كنیم. اما اگر پاسخ طرف مقابل این بود كه شما و این رابطه خیلی خوب است اما من فعلا قصد ازدواج ندارم، این فرد را كنار بگذارید تا موقعیتهای بعدی را از دست ندهید. خیلی وقتها باید كسی را كه دوست دارید برای رسیدن به اهدافی بزرگتر كنار بگذارید.
منبع:تبیان
///////////////////////////////////////
۳ سوالی که در اولین جلسه آشنایی حتماً باید بپرسید
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![آشنایی های قبل از ازدواج،اولین جلسه آشنایی اولین جلسه آشنایی](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2431.jpg)
اولین دیدار اصلی ترین تاثیر را بر ادامه رابطه با همسر آینده می گذارد
اولین قرار با کسی که هنوز نمیشناسید بسیار هیجانانگیز به نظر میرسد. اما اگر از نوع آدمهای مضطرب باشید، این ۳ سوال میتواند کمکتان کند بتوانید معاشرتتان را خوب شروع کنید. نظر ما این است که چه زن باشید و چه مرد فرقی نمیکند، دانستن پاسخ این سوالها در ابتدای یک رابطه خیلی به کارتان میآید.
شاید از اینکه هر بار با آدمهای مختلفی قرار بگذارید و هفتهها یا ماههایتان را صرف شناختن او کنید، خسته شدهاید. احتمالاً میدانید که به دنبال چه خصوصیاتی در فردمقابلتان هستید و چه رفتارهایی را میتوانید و چه رفتارهایی را نمیتوانید در رابطه تحمل کنید. وقتی برای بار اول روبری کسی مینشینید احتمالاً خیلی دوست دارید بدانید که آن ویژگیهایی که به دنبالش هستید را دارد یا نه. اینکه به دنبال دوستی است یا ازدواج و اینکه سبک زندگی و آرزوهایش با شما جور است یا نه.
این سه سوال به شما کمک میکند خیلی سریع هر فردی را ارزیابی کنید و بااینکه ۱۰۰٪ نیستند اما میتوانند کمکتان کنند بفهمید که آیا آن فرد به دردتان میخورد و آن رابطه ارزش شروع کردن را دارد یا نه.
سوال ۱: آخرین رابطهات چه زمانی بوده است؟
این در را به سمت سوالات دیگری باز میکند: مثل اینکه در حال حاضر با کسی ارتباطی داری یا نه. احتمالاً دوست دارید بدانید که چه زمان آخرین ارتباط خود را برهم زده است چون الف) ممکن است هنوز او را دوست داشته باشد و باعث شود که از نظر احساسی نتواند در دسترس شما قرار گیرد، ب) ممکن است به طور ناگهانی تصمیم بگیرد به او برگردد و شما را با قلبی شکسته جا بگذارد. قسمت دوم این سوال این است که: چرا با فرد قبلی رابطهاش را تمام کرده است. به دقت به حرفهای او گوش دهید. اگر دیدید همه تقصیرها را به گردن کسی که قبلاً در زندگیاش بوده میاندازد، به هیچ عنوان به او اعتماد نکنید.
سوال ۲: دوست داری طرفمقابلت چه ویژگیهایی داشته باشد؟
به چیزهایی که میگوید خوب توجه کنید چون این منعکس کننده خصوصیات خود اوست. اگر میگوید وفاداری برایش خیلی مهم است، احتمالاً خودش هم آدم وفادار و متعهدی است. خیلی از مردها بیوفایی را به گردن زنان میاندازند درحالیکه در واقعیت او با آن زن رفتار خوبی نداشته است و زن هم درمقابل خشمگین شده و دیگر به او تمایلی نشان نمی داده است.
سوال ۳: پنج سال آینده خودت را چطور میبینی؟
این سوال لایهای از واقعیتها را برملا میکند. اگر گفت فقط میخواهد مسافرت کند، بپرسید به کجا؟ اگر گفت میخواهد کولهپشتیاش را برداشته و به اروپا برود باید ببینید آن نوع زندگی خانهبهدوشی با انتظارات شما جور درمیآید یا نه. اگر میگوید نوهها مهمترین قسمت زندگی هستند آیا فکر میکنید میخواهید زندگیتان را با این فرد قسمت کنید؟ اگر گفت قرارهای ورزشی منظمی که با دوستانش دارد قسمت مهمی از زندگی او را تشکیل میدهد، آیا میتوانید تحمل کنید که شما در خانه تنها بوده و او به قرار با دوستانش بگذراند؟
منبع:مردمان
//////////////////////////////////////
وقتش رسیده عروس شوید!
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![راه انتخاب همسر،قبل از ازدواج دلایل ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2549.jpg)
مراسم عروسی فقط یك شب است ولی زندگی زناشویی برای تمام عمر
به نظرتان وقتش رسیده که زندگیتان را سر و سامانی داده و برای خودتان خانواده تشکیل دهید؟ به نظرتان پیش از قدم گذاشتن در راه انتخاب همسر و باقی قضایا، به چه چیزهایی باید فکر کنید و چه مسائلی را در نظر بگیرید؟ این متن به شما کمک میکند تا با نگاه دقیقتری به خود و روابطتان، آینده روشنتری را برای خودتان رقم بزنید. به توصیه دکتر فیل شما باید قبل از ازدواج به این سوالها جواب بدهید.
چرا میخواهید ازدواج کنید؟
صادق باشید و دلیلتان برای نامزد شدن را کاملا ارزیابی کنید. لیستی از موافقان و مخالفان ازدواج شما و نیز نامزدتان تهیه کنید. اگر هنوز درون خودتان بهدنبال دلایلی برای ازدواج كردن میگردید و میخواهید خود را به نوعی راضی كنید كه برای ازدواج آمادهاید، بهتر است كمی صبر كنید چون احتمالا هنوز آمادگی لازم را ندارید. اگر لازم است نامزدتان را به ازدواج راضی کنید، باز هم به نظر نمیرسد کار درستی باشد. اگر میخواهید برای فرار یا پیشگیری از چیزی ازدواج کنید، اصلا این کار را انجام ندهید.
فقط میخواهید ازدواج کنید؟ این اصلا دلیل خوبی نیست! اگر موقع خرید لباس عروسی دچار اضطراب و سردرگمی میشوید یا وقتی سور و سات عروسیتان را میبینید، حالتان خراب میشود، بهتر است به صدای درونتان اطمینان کنید!
از گذشته همسر آیندهتان خبر دارید؟
بهترین روش پیشبینی آینده، توجه به رفتارهای گذشته هر فرد است. در مورد گذشته همسرتان، انتخابها و تصمیمهایش بیشتر دقت کنید. ببینید رفتارهایی که در روابطش با دیگران و همینطور با خود شما در دوره آشنایی و نامزدی داشته، چطور بوده؟ به نظرتان نامزدتان چطور فردی برای ازدواج است؟ به والدین همسرتان خوب دقت کنید چراکه بچهها همان شیوه والدینشان را برای زندگی پی میگیرند.
یک مراسم محضری میخواهید یا یک جشن مفصل؟
کیک چند طبقه، سالن گلآرایی شده و میزهای پذیرایی بزرگ و پر از خوراکیهای خوشمزه و رنگارنگ؛ همه اینها هیجانانگیز است و خیلی از جوانان رویای چنین مراسمی را در سر دارند اما بهتر است كمی فكر كنید. آیا حواستان هست كه مراسم عروسی فقط یك شب است ولی ازدواج و زندگی زناشویی برای تمام عمرتان؟ باید قبل از اینكه به مراسم و جشن فكر كنید درباره تمام دلایل خود برای ازدواج فكر كنید مطمئن باشید وقت فكر كردن به لباس و كیك و تالار عروسی نیز میرسد.
در یك كلام، مواظب باشید پیش از ازدواج، مراسم و جشن عروسی بیش از خود مساله ازدواج ذهن شما را بهخود مشغول نكند. احتمالا بیشتر شما این جمله را شنیدهاید كه «عشق كافی نیست»، باور كنید كه زندگیهای مختلف، درست بودن این جمله را ثابت كردهاست. یك ازدواج نمیتواند فقط با عشق و دوست داشتن موفق باشد. اگر قصد دارید با فردی ازدواج كنید باید نگرشها و دیدگاه شما به زندگی بسیار نزدیك به یكدیگر باشد. اگر هنوز در مورد هر یک از این مسائل خوب فکر نکردهاید، بهتر است فکر تشکیل یک زندگی زناشویی موفق را از سر به در کنید!
با ازدواج، چه چیزهایی را از دست خواهید داد؟
به هزینههایی که رابطه زناشویی برایتان در پی دارد، خوب فکر کنید. اگر برای ازدواج با فرد مورد علاقهتان مجبورید دوستان، همکاران یا مثلا خانوادهتان را به کل کنار بگذارید، قطعا هزینه سنگینی برای شما محسوب میشود. اگر باید همه پلهای پشت سرتان را خراب کنید، آیا واقعا عاطفه یک نفر میتواند جای خالی دیگران را در قلبتان پر کند و شما هم میتوانید تمام احساستان را فقط به همان یک نفر اختصاص دهید؟! بهتر است تنها بمانید اما سالم باشید تا اینکه در کنار فرد دیگری، بیمار شوید!
كدام آینده را دیدهاید؟
خودتان را بشناسید. اگر ندانید از همسر آیندهتان چه انتظارهایی دارید، چطور میتوانید متوجه شوید که او انتخاب درستی برای شماست؟! این اصلا خودخواهی محسوب نمیشود اگر بخواهید در خلال یک رابطه، اهداف خودتان را در نظر گرفته و دنبال کنید. پس نیازها و توقعهای خودتان را امروز بیان کنید، نه زمانی که عروسی کردهاید! چه چیزهایی برایتان آنقدر مهم است که میتواند باعث بهم خوردن رابطهتان شود؟ خط قرمزهای همسرتان را میشناسید؟
آیا درباره موضوعات اساسی زندگی مثل هم هستید؟
موضوعاتی مثل كار و شغل، پول، روش بزرگ كردن بچهها، ارزشها و هنجارهای زندگی و... جزو مهمترین مسائلی هستند كه شما باید قبل از اینكه وارد دوران نامزدی بشوید درباره تمام آنها فكر كنید و با هم به توافق برسید. ما نمیگوییم شما باید درمسائل و موضوعاتی مثل سیاست یا عادتهای زندگی یا... شبیه هم باشید. اما باید درباره علاقههای اصلی خود در زندگی خصوصی صحبت كنید شما باید درباره تمام كارهایی كه دوست دارید به تنهایی یا به همراه همسرتان انجام دهید با هم صحبت كنید، حتی باید درباره آرزوهای خود برای آینده فرزندانتان نیز با هم صحبت كنید.
منبع:زندگی مثبت
////////////////////////////////////////////
عروس و دامادهای پیر سر سفره عقد!
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![بالا رفتن سن ازدواج،ازدواج در بالای سن متعارف بالا رفتن سن ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2539.jpg)
سن ازدواج در ایران بالا رفته است
آمار ازدواج در ایران پایین میآید و سن ازدواج بالا میرود. این خبر چندان جدید نیست. چند سالی است که کارشناسان درباره آن هشدار میدهند و ثبت احوال مدام آمارهای تازه از این مسئله ارائه میدهد. اما با همه اینها اتفاقی نیفتاده و همچنان این مسئله پیش روی خانوادههاست که جوانهایشان تمایل چندانی برای ازدواج ندارند و سن شان بدون اینکه خانواده مستقلی تشکیل داده باشند، بالا میرود.
ازدواج و آمار منفی
طبق آخرین آمار سازمان ثبت احوال، سال گذشته ۷۲۴ هزار و ۲۴۵ مورد واقعه ازدواج رخ داده یعنی در هر ماه ۶۰هزار و ۳۶۲ واقعه ازدواج و در هر شبانه روز هزار و۹۸۵ مورد و در هر ساعت ۸۳ واقعه ازدواج به ثبت رسیده است.
محزون مدیرکل اطلاعات آمار و جمعیت ثبت احوال میگوید: « آمارها کاهش منفی ۵ر۶ درصدی را نشان میدهد که البته از سال ۹۰ شاهد رشد منفی ازدواج در کشور بوده ایم. به طوری که در سال ۹۰ منفی ۹ر۱ درصد در سال ۹۱ منفی ۱ر۵درصد و در سال ۹۲ نیز با کاهش منفی ۷ر۶ درصدی مواجه بوده ایم.
در بین استانهای کشور، استانهای کردستان با ۵ر۱۲ درصد، اردبیل با ۳ر۱۲ درصد و زنجان با ۸ر۱۱ درصد بیشترین و استانهای البرز با ۹ر۶، تهران با ۷ و کرمان با ۷ر۷ درصد کمترین نرخ ثبت ازدواج را داشته اند.
از طرفی سن ازدواج هم بالا رفته است. در بین مردان ازدواج بیشتر در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال ثبت شده یعنی ۹ر۳۶ درصد کل ازدواجها. در بین زنان هم بیشترین آمار ازدواج در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال بوده که معادل ۲ر۳۱ درصد کل ازدواجها میشود.
طبق گزارش ثبت احوال میانگین سنی ازدواج مردان ۱ر۲۸ و زنان ۵ر۲۳ بوده که آمار سال قبل در بین مردان ۸ر۲۷ و در زنان ۱ر۲۳ بوده است و البته این سن در سالهای قبلتر نیز به مراتب کمتر بود.
علاوه بر اینکه سن ازدواج بالا رفته، ازدواج در بالای سن متعارف زنان و مردان هم زیادتر شده است. یعنی ۴ر۱۰ درصد ازدواجهای مردان بالای سن متعارف ازدواج انجام شده که نسبت به سال قبل ۴ر۹ افزایش داشته و همچنین سن متعارف ازدواج زنان هم نسبت به سال قبل آن که ۵ر۱۲درصد بوده به ۵ر۱۴درصد افزایش پیدا کرده است.
چند ماه پیش هم دراین باره هشدار داده شده بود. جلیل دوروزی رئیس سلامت نوجوانان، جوانان و مدارس دانشگاه علوم پزشکی ایران گفته بود که ۳۰ درصد جوانان گروه سنی ۲۰ تا ۳۵سال کشور که در واقع ۱۲ میلیون نفر هستند، ازدواج نکردهاند.
بی پولی یا بی تعهدی؟
اما دلیل اصلی این تاخیرها و بالا رفتن سن ازدواج چیست؟ از جوان ترها بپرسی از مشکلات اقتصادی به عنوان متهم ردیف اول نام میبرند.بالا رفتن آمار بیکاری، حقوقهای کمی که متناسب با نرخ تورم نیست، مشکل مسکن و البته هزینههای عجیب و غریب مراسم ازدواج غولهایی هستند که هر جوانی جرات نمیکند با آنها بجنگد. بسیاری از جوانان میگویند خانه پدری از همه جا بهتر است و مگر بیکار هستیم که با ازدواج برای خودمان دردسر درست کنیم!
اما کارشناسها مسائل دیگر را هم مطرح میکنند؛ مسائلی مثل گسترش ازدواج سفید یا همخانگی که باعث شده تعدادی از جوانهای در سن ازدواج به جای تشکیل خانواده به صورت رسمی، بدون عقد رسمی با هم زندگی کنند و البته زیر بار ازدواج و تعهدهای آن نروند. جلیل دوروزی میگوید:«مساله همخانگی موجب شده که برخی از جوانان بدون عقد رسمی و ثبت با هم زندگی کنند و منجر به پدیده شوم هم خانگی شده است.باید به این مساله حساس باشیم زیرا در سال ۱۹۶۰ در آمریکا کمتر از نیم میلیون جوان، هم خانه بودند که این آمار اکنون به شش میلیون و ۶۰۰ هزار نفر رسید و عدم تمایل به ازدواج در کل دنیا در حال رخ دادن است.»
از طرفی فراهم بودن زمینه انحرافات اخلاقی و روابط جنسی و آزاد بین دختران و پسران نیاز به ازدواج را در آنها کاهش داده که البته این مسأله بلوغ جنسی زود رس و افزایش انحرافات اخلاقی را هم همراه دارد.
![عدم تمایل به ازدواج،ازدواج در بالای سن متعارف دلایل بالا رفتن سن ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2540.jpg)
یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج ترس از مسئولیت است
تغییر سبک زندگی
وقتی شیوههای زندگی تغییر میکند در آداب و رسوم هم تغییرات اتفاق میافتد. دیگر خبری از ازدواجهای ساده نیست و صحبت از باغ و تالارهای چند میلیون تومانی است تازه اگر خرج آرایشگاه،لباس و ماشین عروس، تامین جهیزیه و… را ندیده بگیریم!
از طرفی دیگر جوانهای امروزی به دلیل تغییر این سبک زندگی به رفاه تمایل زیادی دارند و حاضر نیستند در ابتدای زندگی کمبودها و کم و کسریها را به جان بخرند و با هم زندگی را کم کم بسازند. جوانهایی که میخواهند از همان اول در یک خانه لوکس و با همه امکانات و وسایل در بهترین نقطه شهر زندگی شان را شروع کنند و چون همه اینها معمولا فراهم نمیشود، قید ازدواج را میزنند. البته خیلیها هم حق را به جوان ترها میدهند که با این بیکاری و بالا بودن خرج زندگی،توان چرخاندن چرخ آن را نداشته باشند و امیدوار نباشند که در آینده صاحب زندگی بهتر شوند.
دکتر گلزاری معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان میگوید: «نقطه اول چالشها بی انگیزه بودن بخشی از جوانان در مورد ازدواج است و مطالعات ما نشان میدهد ۵۰درصد دلیل بی انگیزگی جوانان مسائل اقتصادی و اشتغال است. میانگین نرخ بیکاری جوانان ۱۰درصد بالاتر از نرخ بیکاری جامعه است. همچنین مسائل فرهنگی نیز مثل ترس از ازدواج، ترس از مسئولیت در این زمینه موثر است و باعث بروز ایجاد روابط نامشروع میشود. مجموعه اینها باعث شده که در کشور نزدیک به ۱۰میلیون فرد در آستانه ازدواج داشته باشیم که مجرد هستند.»
مشکلات همسریابی سنتی
کارشناسان اجتماعی معتقدند شیوههای ازدواج در ایران ناکارآمد شده و همین هم به بالا رفتن آمار ازدواج دامن میزند. گلزاری میگوید: «چالش دوم ما بعد از مشکلات اقتصادی، مشکل همسریابی است. به این معنی که برخی دختران و پسران انگیزه و امکانات ازدواج را دارند، اما فرد مناسب را پیدا نمیکنند. مکانیزم همسریابی در جامعه ما یک مکانیزم سنتی بوده اما این مسئله به دلایلی مثل گسترش شهرنشینی، هستهای شدن خانوادهها و افزایش فاصلههای اجتماعی دیگر جواب نمیدهد و جوانان هم حاکمیت والدین را قبول ندارند. این باعث میشود که بسیاری از دختران ما در تجردهای ناخواسته به سر ببرند و سنشان بالا رفته و به تجرد قطعی برسند. در پسران نیز به همین شکل است که روابط گستردهای برقرار کرده و سپس دچار بدبینی شده و ازدواج نمیکنند.»
مسائلی دیگری چون بالا رفتن میزان تحصیلات به خصوص بین دختران، از بین رفتن توازن بین تعداد دختران و پسران در آستانه ازدواج و مشکلات فرهنگی مثل بد شمردن تقاضای ازدواج از طرف دختران یا در نوبت ازدواج بودن خواهران و برادران بزرگتر که منجر به ازدواج نکردن کوچکترها میشود، هم به عنوان دلایل بالا رفتن سن ازدواج و کاهش آمار ازدواج اعلام میشود.
اما واقعیت این است که درباره تمام اینها تا به حال بیشتر حرف زده شده و خبری از اتفاق جدید برای از بین بردن هرکدام از این موانع به خصوص مشکلات اقتصادی جوانان، نیست. با وجود بی علاقگی به تعهد که بین جوانهای این دوره و زمانه بیشتر به چشم میخورد،میل ذاتی و فطری برای داشتن همدم و تشکیل خانواده وجود دارد که با سرراه قرار گرفتن هرکدام از این غولها، این میل هر روز کمرنگتر شده و به تجرد منجر میشود. اتفاقی که خواسته جوانها و خانوادههایشان نیست اما میافتد و باز هم فقط آمار برایش اعلام میشود.
منبع:سلامت نیوز
//////////////////////////////////////////
تاثير ازدواج از نظر سلامتی؛ازدواج برای زنان به اندازه مردان نفع ندارد
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![فواید ازدواج،ارتباط بین زندگی مشترک و سلامتی تاثير ازدواج از نظر سلامتی](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2541.jpg)
ازدواج هم از نظر جسمی و هم روانی باعث سلامت و طول عمر میشود
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که ازدواج هم از نظر جسمی و هم روانی باعث سلامت و طول عمر میشود.
به گزارش روزنامههای بریتانیا، این تحقیق را سه دانشگاه معتبر، دانشگاه کالج لندن (UCL)، مدرسه اقتصاد لندن (LSE) و دانشکده بهداشت و طب حارهای لندن با همکاری هم انجام دادهاند. این تحقیق بر روی ده هزار نفر انجام شده که همگی در بهار ۱۹۵۸ در یک هفته در انگلستان، ولز و اسکاتلند متولد شدهاند. این اولین تحقیقی است که ارتباط بین زندگی مشترک (با یا بدون ازدواج) و سلامتی در میانسالی را روی گروه قابل توجهی از افراد بررسی کرده است.
بر اساس این تحقیق تاثیر تجرد در میانسالی برای زنان به بدی مردان نیست و از طرف دیگر زنان متاهل در میانسالی از نظر سلامتی وضعیتی بهتر از زنان مجرد ندارند و مثلا احتمال ابتلای آنها به سندروم متابولیک (ترکیب چاقی، فشار خون بالا و دیابت)، مشکلات تنفسی یا قلبی مشابه زنان مجرد است. دکتر چورچ پلوبیدیس از نویسندگان ارشد این تحقیق می گوید: "تاثیر ازدواج یا زندگی مشترک بدون ازدواج بر زنان به اندازه مردان نیست. به نظر می رسد نفع تاهل برای مردان بیشتر از زنان است."
این تحقیق همچنین به این نتیجه رسیده که طلاق تاثیر منفی درازمدت روی سلامتی ندارد: "تحقیقات زیادی نشان دادهاند که افراد متاهل از نظر سلامتی در وضعیت بهتری از افراد مجرد هستند اما تحقیق ما نشان می دهد کسانی که جدا میشوند اما دوباره ازدواج میکنند در میانسالی از نظر سلامتی در وضعیتی مشابه افراد متاهل هستند."
تحقیقات قبلی همچنین نشان داده بودند که مردان بعد از جدایی دچار افت سلامت میشوند اما ما متوجه شدیم که در دراز مدت آنها به شرایط قبل از طلاق بر میگردند." برخی کارشناسان تاکید میکنند که آثار زندگی مشترک تنها به سلامت جسمانی محدود نمیشود و مثلا زنان از نظر روانی - عاطفی از ازدواج بهره میبرند بخصوص اگر برای رابطه و در کنار هم زندگی کردن ارزش قائل شوند.
از طرف دیگر مردان متاهل هم معمولا به دلیل توصیه همسرانشان سعی می کنند سالمتر زندگی کنند و مواظب تغذیه خود باشند و بیشتر به دکتر مراجعه کنند. علاوه بر این کیفیت رابطه هم در تاثیر رابطه بر سلامتی مهم است. روث ساترلند مدیر اجرایی موسسه بهبود روابط افراد در بریتانیا (ریلت) میگوید بجای تمرکز بر وجود رابطه بهتر است به کیفیت آن توجه شود: "ما میدانیم که کیفیت رابطه در اینجا نقش بسیار مهمی دارد. مثلا تحقیقات قبلی نشان دادهاند افرادی که در رابطه های نامناسب قرار دارند از نظر سلامتی در وضعیتی بدتر از کسانی هستند که رابطه خوبی دارند و کسانی که رابطه خوبی ندارند از نظر سلامتی در وضعیتی بدتر از کسانی هستند که جدا شدهاند."
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که ازدواج هم از نظر جسمی و هم روانی باعث سلامت و طول عمر میشود. در تحقیقی که در سال ۲۰۱۱ در انجام شد نشان داد که ازدواج خطر مرگ زودرس را ۱۵ درصد کم میکند. یک تحقیق سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۰ هم نشان می داد که ازدواج احتمال اضطراب و افسردگی کم می کند.
منبع:baharnews.ir
////////////////////////
توافق 5+1 در ازدواج
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![دعواهای بعد از ازدواج ،وعده واهی به همسر علایق همسر,همسر آینده](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2140.jpg)
پیش از ازدواج حساب برخی اصول اساسی را روشن كنید
اگر پیش از ازدواج حساب برخی اصول اساسی را روشن كنید و در موردشان با همسر آینده خود به توافق برسید و البته اگر تا پایان راه بر این توافق پایبند باشید، میتوانید به طولانی بودن عمر عشقتان هم امیدوار شوید.
شاید حرف زدن در مورد این اصول، شما را در آغاز مضطرب یا نگران كند و اختلافنظرهایی كه در این موارد با آنها مواجه میشوید، میانهتان را چند ساعت یا چند روزی شكرآب كند اما مطمئن باشید این دلخوریهای كوچك میتواند مانع روبهرو شدنتان با مشكلات بزرگتر شود.
بند اول: یكیش خوبه؟ دوتاش بسه؟
فكر میكنید هنوز زود است و از اینكه در مورد صاحب فرزند شدن در آینده یا تعداد بچهها با همسر آیندهتان صحبت كنید خجالت میكشید؟ رودربایستی را كنار بگذارید! این سنگی است كه همین امروز و قبل از نشستن پای سفره عقد باید آن را وا بكنید. به خواستگارتان بگویید آیا تمایلی به مادر شدن دارید یا نه و حتی در مورد زمان تقریبی كه برای صاحب فرزند شدن در نظر گرفتهاید با او گفتوگو كنید. اگر بچهدار نشدید چطور؟ آیا دوست دارید سرپرستی كودكی را به عهده بگیرید یااینكه ترجیح میدهید در آن شرایط فكر مادر خطاب شدن را از سرتان بیرون كنید؟
خط قرمز: هنوز برای اینكه در مورد نوع تربیت فرزندتان با همه جزئیاتی كه در ذهنتان است صحبت كنید كمی زود است اما باید اصول كلی كه به آن باور دارید را با همسر آیندهتان مطرح كنید. مشاركت در انجام كارهای مربوط به فرزندتان، وضعیت شغلی شما پس از صاحب فرزند شدن و.. . از اصولی است كه حتما باید پیش از ازدواجتان در مورد آنها به حدودی از توافق برسید.
بند دوم: میخوام یه قصری بسازم!
قرار است زندگی را چطور شروع كنید؟ خانوادهتان برای كمك به شما در زمینههای مالی اعلام آمادگی كردهاند یااینكه قرار است خودتان و همسر آیندهتان آستینها را بالا بزنید و به حال هزینههای عروسی، اجاره خانه، خرید وسایل و... فكری كنید؟ آینده مالی شما قرار است چطور پیش برود؟ شما یك كارمند ساده با ماهی یك و نیم، دو میلیون تومان درآمد هستید یااینكه وارد بازار شدهاید و چشمانداز بهتری برای پول درآوردن دارید؟ قرار است در یكی از طبقات خانه پدریتان و در كنار آنها زندگی كنید یا اینكه در خانه سازمانی قدیمی كه ادارهتان به شما میدهد زندگی مشترك را شروع میكنید؟ همه این موضوعات را با همسر آیندهتان در میان بگذارید و او را برای شرایطی كه قرار است به آن وارد شود آماده كنید.
خط قرمز: خیالبافی ممنوع! هرگز با رویاپردازی آیندهای شیرینتر و مرفهتر از آنچه قرار است برایش بسازید را پیش روی او به تصویر نكشید. این حق همسر شماست كه به حرفها و وعدههای شما تكیه كند و پایش را به قصری خیالی نگذارد.
بند سوم: جیب من؛ جیب تو...
زندگی «مشترك» شما در چه زمینههایی قرار است مشترك باشد؟ آیا قرار است تنها در كنار هم بایستید و قدم بردارید یااینكه بار زندگی را روی دوشهایتان تقسیم كنید؟ ما به شما نمیگوییم كه سبك زندگی مادربزرگتان كه از شوهرش پولتوجیبی و خرجی خانه میگرفت درستتر است یا شیوه زندگی همكارتان كه پابهپای شوهرش برای تامین مخارج خانه كار میكند و پولهایش را در حسابی مشترك با شوهرش نگه میدارد. مهم این نیست كه كدام یك از این شیوهها را انتخاب میكنید، بلكه مهم این است كه بتوانید به حرفی كه امروز میزنید پایبند باشید. اگر شما پذیرفتهاید كه پابهپای همسرتان كار كنید و پایههای اقتصادی زندگیتان را بسازید، باید بدانید این فعالیتهایتان لطف به او نیست بلكه وظیفهای است كه خودتان از ابتدا برای برعهده گرفتنش با او توافق كردهاید.
خط قرمز: اگر قبول كردهاید كه از صفر شروع كنید و با كمك هم زندگیتان را بسازید، حق ندارید در میانه راه خسته شوید و پشت كسی كه به شما تكیه كرده را خالی كنید. شاید راه پیشرویتان هموار نباشد اما همان راهی است كه خودتان روز اول انتخابش كردهاید.
![همسر آینده،حق همسر طولانی بودن عمر عشق](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2141.jpg)
پیش از ازدواج با همسر آینده خود در باره برخی اصول به توافق برسید
بند چهارم: یكی یهدونس پسر مامان!
میزان وابستگی شما به خانوادهتان از دیگر موضوعات اساسی است كه باید با همسر آینده خود در مورد آن صحبت كنید. اگر خط قرمز مادر شما برای ازدواج كردنتان این است كه در یكی از طبقات خانهاش ساكن شوید و اگر شما هم به درست بودن این اصل باور دارید، باید خواستگارتان را در جریان این موضوع قرار دهید. گذشته از این اگر شرایط خاصی در روابط خانوادگیتان وجود دارد، باید همسر آیندهتان را تاجایی كه به او مربوط میشود از آن شرایط باخبر كنید.
درصورتی كه قرار است به خانوادهتان كمك مالی كنید یا اگر یكی از اعضای خانوادهتان به مراقبت خاصی نیاز دارد و شما در این مراقبت سهم دارید، باید كسی كه میخواهد زیر یك سقف با شما زندگی كند را در جریان موضوع بگذارید. البته نیازی نیست كه برای همسر آیندهتان همه رازهای زندگی خانوادگی خود را فاش كنید و اگر موضوعی وجود دارد كه گفتن یا نگفتنش تغییری در زندگی مشترك شما و رابطهای كه با همسرتان دارید ایجاد نمیكند، میتوانید در موردش سكوت كنید.
خط قرمز: وعده واهی به همسر آیندهتان ندهید و نگویید در آینده قرار است زندگیتان به شكلی تغییر مسیر دهد كه خودتان هم میدانید عملی نیست.
بند پنجم: اگه خوبم، بدم، اینم كه هستم!
حجاب كامل از نظر شما چه تعریفی دارد؟ مرز شما برای برقراری رابطه با دیگران چقدر شبیه مرزهایی است كه خواستگارتان به آنها باور دارد؟ باورهای مذهبیتان تا چه اندازه به باورهای او نزدیك است و هر كدام از شما تا چه اندازه سنتی رفتار و زندگی میكنید؟ این موضوعات اساسی هم ازجمله اصولی هستند كه پیش از ازدواج باید در موردشان با همسر آینده خود صحبت كنید و با این كار جلوی بسیاری از دعواهای بعد از ازدواج را بگیرید.
خط قرمز: به دنبال تغییر دادن شریك زندگیتان نباشید؛ او همانی است كه امروز میبینید و اگر خود امروزش را نمیپسندید، به جای برنامهریزی كردن برای تغییر دادن او همین امروز عقب بكشید و خوشبختی را در كنار فرد دیگری جستوجو كنید.
بند ششم: میخوام برم كوه...
تكلیف اهداف و آرزوهایتان را با خواستگارتان روشن كنید. آرزوی دكتر شدن دارید و میخواهید برای درس خواندن در یكی از دانشگاههای معتبر در كشوری دیگر اپلای كنید؟ شاید همسر آینده شما میلی به خروج از كشور حتی برای یكی، دو سال را هم نداشته باشد.
پس قبل از آنكه او را وارد زندگیتان بكنید، در این مورد با هم صحبت كنید. اگر قرار است در شهر دیگری كار كنید، اگر آرزوی وارد شدن به گروه سیاستمداران را دارید و برای رسیدن به این هدف برنامهریزی كردهاید و حتی اگر اهل كوهپیماییهای چند روزه یا هر جمعه فوتبال بازی كردن با دوستانتان هستید، همسر آیندهتان را از این اهداف و علایق باخبر كنید. شاید او دوست داشته باشد مرد زندگیاش هر صبح جمعه با خانواده صبحانه بخورد و اگر همین حالا سنگهایتان را با او وا نكنید، ممكن است از همان هفته بعد از عقد، هرجمعه را با اوقات تلخی بگذرانید.
خط قرمز: وقتی نامزدتان در مورد این اهداف، آرزوها، عادتها یا علایق با شما صحبت میكند، حرفهایش را جدی بگیرید. حتی اگر تصور كنید بعد از ازدواج مانع او برای رسیدن به این خواستهها میشوید و بعد از عروسی هم به این هدفتان برسید، نمیتوانید تاثیر منفی كور كردن علایق همسرتان را از زندگی مشترك خود پاك كنید.
منبع:زندگی ایده آل
////////////////////////////
کی آمادگی «بله گفتن» دارید؟
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![آغاز زندگی مشترک،اقدام به ازدواج اقدام به ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2534.jpg)
ازدواج راه حل دوری از محرومیتها نیست
خیلی اوقات خواستگار آمدن برای دخترخانمها و عاشق شدن آقا پسرها، برای خانوادهها به این معنی است که فرزندشان بزرگ شده و آمادگی تشکیل زندگی مشترک را دارد؛ اما آیا واقعا همینطور است؟ معیارهای آمادگی یک جوان برای آغاز زندگی مشترک چیست؟ آن «بلوغ فکری و پختگی» که قدیمها شنیدهایم چه نشانههایی دارد؟
تصمیم میگیرید یا بلاتکلیف میمانید؟
دختر یا پسری که آماده تشکیل زندگی مشترک میشوند، باید با تصمیمگیری درست بتوانند از بروز مشکلات مختلف مثل مشکلات جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی، اقتصادی و... تا حد ممکن پیشگیری کنند. افراد به شیوههای مختلفی از جمله احساسی، اضطراری، اجتنابی، تكانهای، مطیعانه، اخلاقی و در نهایت منطقی در مورد مسائل مختلف زندگی تصمیمگیری میکنند، اما کسی که به شیوه منطقی تصمیمگیری میکند، ابتدا اطلاعات مربوط به تصمیمش را در نظر گرفته، روی موضوع تمرکز میکند.
بعد راههای پیش رویش را سبک و سنگین کرده، پیامدهای هرکدام را مدنظر قرار میدهد و در نهایت با توجه به سازگاری راههای موجود با ارزشهای شخصی و در نظر گرفتن نتیجه نهایی، تصمیم خود را قطعی میکند. انتخاب راهی برای اجرای تصمیم و اجرای آن هم مراحل بعدی این موضوع هستند. پس اگر دختر یا پسری بتوانند برای انجام کارهای مختلف، چنین مراحلی را با موفقیت از سر بگذرانند، یعنی مهارت تصمیمگیری را به دست آوردهاند.
ازدواج راه حل شما نیست
نکته بسیار مهم دیگر این است که جوانان اگر در محرومیت شدید عاطفی یا محرومیت شدید مالی قرار دارند، حتی اگر مهارتهای ذکرشده را کسب کردهاند، تا برطرف شدن محرومیتشان ازدواج نکنند. یعنی اگر فردی به خاطر از دست دادن عزیزی (به واسطه مرگ یا جدایی) دچار «حس فقدان» شده، دنبال جایگزینی برای بهتر شدن اوضاع و احوالش میگردد و ممکن است در این میان تصمیم به ازدواج بگیرد! یا کسی که دچار مشکلات مالی شدید شده، مثلا چکهای برگشتی دارد و...، اقدام به ازدواج کند تا از بحران مالی خارج شود! اما در هردوی این شرایط توصیه شدید و اکید این است که فرد به هیچوجه اقدام به تشکیل زندگی مشترک نکند و صبر کند تا هیجانهایش فروکش کند، بعد برای ازدواج اقدام کند.
مسئلهمدارید یا هیجانمدار؟
در مرحله بعد، باید دید فرد جوانی که قصد ازدواج دارد، مهارت حل مسئله را هم کسب کرده یا خیر. یعنی وقتی دختر یا پسری در مواجهه با مشکلات زندگی (درسی یا خانوادگی و...) به جای انتخاب شیوه مسئلهمدارانه، هیجانمدارانه برخورد میکند- مثلا در مقابله با خواستههای متفاوت والدینش هیجانزده شده و پرخاشگر میشود یا قهر کرده و اجتناب میکند- این فرد مهارت حل مسئله را خوب یاد نگرفته! بنابراین یکی از مهارتهای لازم برای وارد شدن به زندگی زناشویی را ندارد، اما در حقیقت همه آدمها به مهارت حل مسئله نیاز دارند.
«حل مسئله» یعنی مثلا اگر کسی به ما «نه» گفت و ما به خواستهمان نرسیدیم، از چه راهی وارد شویم که بتوانیم مشکل را حل کنیم. خیلی از ما در چنین شرایطی از مکانیسمهای مختلفی استفاده میکنیم تا از حل مسئله فرار کنیم: بعضیها پرخاشگر شده یا بسیار هیجانزده برخورد میکنند و رفتارهایی مثل دستپاچگی، گریه و ناامیدی یا خشم از خود بروز میدهند. وجود این هیجانهای رفتاری شدید چه در دختران و چه در پسران نشاندهنده این است که مهارت حل مسئله در این فرد مختل است. بنابراین پاسخ به این سوال که چه زمانی فرد به پختگی رسیده، این است که خود فرد یا خانوادهها دقت کنند که چه زمانی فرزندشان در مواجهه با مشکلات مختلف اجتماعی و... واکنشهای هیجانی شدید نشان نمیدهد و به دنبال حل مسئله میرود.
![وارد شدن به زندگی زناشویی،قصد ازدواج تصمیم به ازدواج](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2535.jpg)
از مهارتهایی که باید پیش از ازدواج آن را کسب کنید،مهارت جراتمندی است
«جرات» به معنی پرخاش نیست!
مهارت دیگری که بسیار بسیار مهم است و همه ما به آن نیاز داریم، مهارت جراتمندی است. این مهارت حدفاصل بین منفعل بودن و پرخاشگر بودن افراد است و همه انسانها همیشه در روابط خانوادگی و بینفردی خود نیاز به این مهارت دارند. بعضیها وقتی انتظارشان برآورده نشده و پاسخ منفی میشنوند، خودخوری میکنند اما هیچ نمیگویند و به دلایل مختلف (ترس از ابراز عقیده و به خطر افتادن منافع و...)معتقدند که «صلاح نیست مخالفت کنم!» یا ممکن است رفتار منفعلانهای بروز دهند؛ این افراد به نوعی ممکن است درونگرا بوده و حتی به اصطلاح خودمانیتر «توسریخور» باشند.
این افراد به شدت مستعد اضطراب و دلهره هستند چراکه هیچوقت حرفشان را بیان نمیکنند. در حقیقت گروه منفعل کسانی هستند که احترام دیگران را نگه میدارند اما احترام خود را نگه نمیدارند. عده دیگر هم هستند که گاهی حرف دلشان را میگویند اما با پرخاشگری و تندخویی! یعنی طرف مقابل را کاملا تحت تاثیر، تهدید و تخریب قرار میدهند. این افراد احترام طرف مقابل را به هیچوجه نگه نمیدارند. گروه سوم، رفتاری مابین دو گروه اول دارند: یعنی عقیدهشان را ابراز میکنند اما با رعایت احترام و ادب. این اتفاق به شرطی میافتد که فرد تکنیکهای مختلفی را بداند. مثلا بلد باشد با دیگران همدلی کند، طرف مقابل را درک کند اما در نهایت حرف خود را با جراتمندی بیان کند. بنابراین یکی دیگر از مهارتهایی که هر دختر و پسری باید پیش از ازدواج آن را کسب کرده باشد، مهارت جراتمندی است.
چطور ماهر میشویم؟
همه این مهارتها از دوران کودکی و از طریق تجربه خود فرد، مدرسه، والدین و اجتماع، رفتهرفته به فرد آموزش داده میشود. مسئله این است که در دوران فعلی که دسترسی به اطلاعات بسیار آسان است و همه این مهارتها را هم در اینترنت و فضای مجازی و هم در محیط بیرونی میتوان دید، شنید و تا حدی تجربه کرد، افراد باید به مراکز تخصصی مراجعه کنند و مهارتهای حل مسئله و جراتمندی خود را محک بزنند؛ ببینند تا چه حد در برخورد با مشکلات، قدرت مسئلهمدارانه و جراتمندیشان بالاست.
براساس الگوهای علمی موجود دخترها معمولا بین سن 20 تا 25 سال و پسرها اصولا با یک اختلاف 5 ساله، یعنی در 25 تا 30 سالگی، در حل مسئله و جراتمندی ماهر میشوند و آمادگی لازم برای ازدواج کسب میکنند. البته باز هم این اعداد نسبی هستند و نمیتوان گفت هر دختری که به 20 سال رسید یا هر پسری که 25 ساله شد، حتما آماده ازدواج است!
شما در کدام دستهاید؟
دخترها و پسرها به 2 گروه کلی تقسیم میشوند؛ اول گروهی که نمیخواهند ازدواج کنند و دوم گروهی که تصمیم به ازدواج گرفتهاند. کسانی که بنا به هر دلیلی (از جمله دلایل خانوادگی، فردی یا اجتماعی) قصد ازدواج ندارند، موضوع بحث ما نیستند. روی صحبت ما با افرادی است که میخواهند ازدواج کنند. این افراد چه ملاکها و معیارهایی را باید در خودشان داشته باشند که متوجه شوند آماده ازدواج هستند؟
در پاسخ باید دخترها و پسرها را به 3 گروه تقسیم کرد؛ اول دستهای که برای ازدواج عجول هستند و دلیلش میتواند فشار خانواده یا تصورات خودشان از ازدواج باشد. مثلا خانوادهای که میگویند: «هر چه زودتر ازدواج کنی، زودتر وارد زندگی میشوی و راه و رسم مقابله و حل مشکلات را سریعتر یاد میگیری!» یا جوانی که تصور رویاگونهای از ازدواج دارد و فکر میکند با ازدواج همه مشکلاتش حل میشود. گروهی از جوانان علاقهمند به ازدواج هم افرادی هستند که تردید دارند و مدام با خودشان میگویند: «نکند وارد زندگی مشترکی شویم مشکلات زیادی داشته باشد و بیشتر به دردسر بیفتیم!» و به همین خاطر در انتخاب همسر آینده وسواس بسیار زیادی دارند. گروه آخر، بین دو گروه قبل قرار دارند و رفتار متعادلتری دارند: یعنی قصد ازدواج دارند اما عجله نداشته و رفتار وسواسگونه از خود نشان نمیدهند. واقعیت این است که از لحاظ کلی همیشه جواب این عبارت عامیانه که «چه زمانی یک دختر و پسر آماده ازدواج است؟» را با این جمله کلیشهای به خاطر میآوریم که: «فرد باید به پختگی یا بلوغ فکری رسیده باشد!» منظور از این پختگی در حقیقت کسب چند توانایی و مهارت اصلی از جمله مهارت تصمیمگیری، مهارت حل مسئله و مهارت جراتمندی است که فرد باید به دست آورده باشد.
منبع: زندگی مثبت
///////////////////////////////////
قوانین ازدواج مجدد
- مجموعه: دانستنیهای قبل از ازدواج
![ازدواج معمولی،شرایط اولیه برای ازدواج قوانین ازدواج مجدد](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2522.jpg)
شرایط اولیه ای که زوج برای ازدواج دارند،در آینده زندگی مهم است
ازدواج مقوله کاملا پیچیده ای است اما وقتی با وضعیتی مثل ازدواج با شرایط خاص روبرو هستیم، طبیعتا این پیچیدگی افزایش پیدا خواهدکرد و عمده ترینش این است که 2 نفر باید تمام شرایطی که در یک ازدواج معمولی لازم است مورد ارزیابی قرار بگیرد را بررسی کنند و بعد از آن به مساله اصلی بپردازند.
اگر هریک از طرفین صاحب فرزند یا فرزندانی باشند، قطعا فرد مقابل در آینده با آسیب هایی مواجه خواهدشد که شرایط و شدت این آسیب را نمی توان از پیش تعیین کرد چرا که وابسته به عوامل خاصی از جمله تعداد فرزندان طرف مقابل، جنسیت فرزندان و شرایط سنی آنهاست. همچنین اینکه فرزندان متعلق به آقا یا خانم باشند، بسیار تعیین کننده است. فراموش نشود که الگوهای فرهنگی- اجتماعی نیز در این امر دخیل است.
مثلا اگر آقای مجردی بخواهد با خانم فرزندداری ازدواج کند، مقاومت های خانواده وی بسیار شدید و زیاد خواهدبود و حتی در صورتی که ازدواج کنند، در روابط بعدی هم تاثیرگذار خواهدبود. معمولا وقتی خانمی بخواهد با آقای صاحب فرزندی ازدواج کند، مقاومت ها کمتر از حالت عکسش خواهدبود و این رفتارها در روابط بعدی خانواده ها شدت کمتری خواهدداشت. شرایط سنی افراد و همچنین شرایط اولیه ای که زوج برای ازدواج دارند نیز در آینده این زندگی مهم است.
مثلا اگر خانمی در دوران عقد، طلاق گرفته باشد، میزان مقاومت های خانواده برای ازدواج دخترشان با آقایی صاحب فرزند کمتر خواهدبود. بنابراین نمی توان در مورد ازدواج یک فرد مجرد با فردی که از ازدواج قبلی اش فرزند دارد، یک حکم کلی داد و پاسخ سوال بنابر شرایط مختلف هر 2 نفر و نیز فرزندان، متفاوت خواهدبود و معمولا باید جز به جز بررسی شود.
دخترها راحت تر کنار می آیند
نکته بعدی که در چنین شرایطی باید مورد توجه قرار گیرد، جنسیت فرزندان است؛ معمولا فرزندان پسر مقاومت بیشتری در برابر ازدواج مجدد والد خود دارند؛ اگر پدر (بعد از جدایی یا فوت همسر) قصد ازدواج مجدد داشته باشد، مقاومتی نسبی دارند اما اگر مادرشان در چنین شرایطی باشد، مقاومت بسیار بسیار شدیدتری از خود بروز می دهند. در مقابل فرزندان دختر معمولا با ازدواج والدشان راحت تر کنار می آیند، به خصوص اگر مادرشان (بعد از جدایی یا فوت همسر) قصد ازدواج داشته باشد. البته سن فرزندان هم بسیار مهم است؛ اگر یکی از والدین در شرایط سنی زیر 5 سال فرزندان ازدواج مجدد داشته باشد، بسیار راحت خواهدبود. در فاصله سنی 5 تا 9 سال، فرزند کج رفتاری های نسبی از خود بروز می دهد اما زمانی که وارد دوره بلوغ و نوجوانی می شود، مقاومت دیدگاه های مخالفش افزایش پیدا می کند.
![زدواج مجدد پدر یا مادر,قوانین ازدواج مجدد ازدواج مجدد پدر یا مادر](http://www.beytoote.com/images/stories/wedlock/za4-2523.jpg)
بچه ها حق ازدواج مجدد را برای والدینشان قائل نمی شوند
فرزندتان را در جریان بگذارید
نکته بعدی توجه به سطوح خانواده های پشتیبان (پدر و مادر این خانم و آقا) است؛ معمولا خانواده خانم و آقایی که در شرایط ذکرشده تصمیم به ازدواج می گیرند، نقش کلیدی و اساسی در این وضعیت دارند. در نهایت اینکه وقتی با پدیده ازدواج «خاص» روبرو هستیم، به مشاوره قبل از ازدواج نیاز داریم تا 2 فرایند بررسی شود؛ یکی فرایندهای اصلی مربوط به ازدواج و دوم، فرایندهای مربوط به وضعیت خاص.
مشکلی که معمولا در چنین مواقعی پیش می آید این است که افراد، فرزندشان را طرف مشاوره قرار نمی دهند یا صرفا برای اطلاع رسانی موضوع را با ایشان مطرح می کنند در صورتی که توصیه می کنیم والدین با فرزندشان مشورت کنند، موضوع را کامل برای او باز کنند و نظرش را بخواهند. البته والدین نباید طوری رفتار کنند که فرزند تصور کند حق انتخاب برای پدر یا مادرش دارد بلکه برای کاهش تعارضات آینده طرف مشورت قرار می گیرد. چرا که بسیاری از بچه ها در فاز اول، دچار پدیده های احساسی می شوند و مخالفت می کنند چون فردی که وارد خانواده خواهدشد، جایگزین پدر یا مادر آن بچه و درواقع جایگزین هویت وی خواهدشد که همین موضوع، با توجه به سن فرزند، برای او نسبت به فردی که وارد نظام خانواده اش می شود، خشم ایجاد می کند. پس طرف مشورت قرار می گیرد تا احساساتش را بروز دهد ولی تصمیم گیرنده نهایی نخواهدبود. مثلا پدر یا مادر با جملاتی مثل اینکه: «باید بیشتر درباره این موضوع صحبت کنیم» یا «تو باید با او هم روبرو شوی و اگر باز همین حس را داشتی، احساست را با او هم مطرح کنی» با فرزندشان صحبت کنند و در نهایت اگر فرزند همچنان مخالف ازدواج پدر یا مادرش بود، قطعا مداخله روان شناسان ضروری خواهدبود. نکته بسیار مهم دیگر این است که اگر فرزند قصد مخالفت یا ایجاد دردسر برای ازدواج والدش داشت، این موضوع حتما باید با مداخله نفر سوم که همان متخصص است، حل و فصل شود.
نکته مهم تر و پیچیده زمانی است که هم آقا و هم خانم صاحب فرزند هستند و شاید به نظرشان بیاید که شرایط شروع زندگی مشترک به دلیل برابری شرایط و عدم مخالفت خانواده ها، برایشان آسان تر است اما در چنین مواردی، والدین با چالش های فرزندان روبرو خواهندبود؛ به این ترتیب که در مرحله اول، هریک از طرفین باید مورد ارزیابی قرار بگیرد تا متوجه شوند آیا می توانند احساس خاصی نسبت به فرزند طرف مقابل داشته باشند یا خیر. در مرحله بعد احساسی که فرزندان نسبت به یکدیگر و جایگاهی که در شرایط جدید پیدا می کنند، بسیار تعیین کننده است و موقعیت پیچیده تری پیش می آید.
دست دست نکنید!
در بسیاری از مواقع وقتی فردی بعد از فوت همسر یا متارکه قصد ازدواج مجدد دارد، صبر می کند تا روابطش با شخص موردنظرش به نتایجی نسبتا قطعی برسد و بعد فرزندش را در جریان امر قرار می دهد، مسلما مشکلات زیادی برایش پیش می آید. توصیه می کنیم پدر یا مادرهایی که همسر خود را به هر دلیلی از دست داده اند، گاهی از ازدواج مجدد با فرزندشان صحبت کنند. مثلا بگویند «ما در سیستم خانواده مان به فرد دیگری نیاز داریم؛ کسی که از نظر عاطفی و احساسی کنار هردوی ما باشد.» و بر حسب مورد که این فرد خانم یا آقاست، ادامه دهد که «کسی باشد که بشود به او تکیه کرد و پشتوانه ما باشد» یا «کسی که بتواند سیستم خانواده مان را مدیریت کند و از احساس و عواطفمان مراقبت کند.» و همیشه بر این امر تکیه کند که «هردوی ما به یک نفر دیگر در خانواده مان نیاز داریم» و اگر فرزند بگوید نه: «نه! من دلم نمی خواهد!» به او بگوییم: «خیلی اوقات ما خیلی چیزها را نمی خواهیم ببینیم اما به آن نیاز داریم. من هم دلم نمی خواهد کسی جای مادرت/ پدرت را بگیرد ولی این یک نیاز برای کل خانواده است.»
نکته مهم دیگر این که همسر فرد بر اثر طلاق از خانواده جدا شده یا به دلیل فوت؛ در موارد طلاق، کنارآمدن فرزندان با این مساله راحت تر است چون فرزند در نهایت جدایی والدینش را پذیرفته اما بعد از فوت یکی از والدین جبهه گیری بچه ها برای ازدواج مجدد پدر یا مادرشان کمی شدیدتر است چرا که قصه مرگ، غم و از دست دادن است و چون مثل طلاق، آزردگی خاطر از همسر وجود ندارد، بچه ها حق ازدواج مجدد را برای والدینشان قائل نمی شوند و به همین دلیل مقاومتشان شدیدتر است.
منبع:زندگی مثبت/تبیان
باتشکرازسایت: