مرد معتاد، قاتل زوج مسن
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 11:32
مردی که زوجی مسن را با انگیزه سرقت به قتل رسانده بود به جرمش اعتراف کرد و پرونده قضائی او به جریان افتاد.
کارآگاهان جنایی استان مازندران چند روز پیش از قتل زوجی مسن که در خانهای روستایی زندگی میکردند، مطلع شدند و با حضور در محل، تحقیقات خود را آغاز کردند. آنها اجساد این زن و شوهر ٦٨ و ٧٥ ساله را درحالیکه در هال افتاده بودند، مشاهده کردند و در همان تحقیقات اولیه پی بردند النگوها و گردنبند پیرزن به سرقت رفته است به همین دلیل فرضیه ارتکاب جنایت با انگیزه دزدی مطرح شد. نخستین فردی که تحت بازجویی قرار گرفت عروس مقتولان بود.
این زن که جسد را یافته و همسایهها را از وقوع قتل مطلع کرده بود درحالیکه بهشدت مضطرب بود و بهسختی صحبت میکرد، گفت: «پدر و مادر همسرم به مشهد رفته و دو هفته آنجا بودند. آنها شب پیش به خانهشان برگشتند و قرار بود امروز عصر ما به دیدنشان برویم اما از صبح هرچه تلفن زدم کسی جوابم را نداد، به همین دلیل نگران شدم و تصمیم گرفتم سری به آنها بزنم وقتی به خانهشان رسیدم، دیدم درِ حیاط باز است همین امر مرا بیشتر نگران کرد.
داخل رفتم و دیدم در ورودی هم باز است چند بار نام مادرشوهرم را صدا زدم اما کسی جوابم را نداد، وقتی وارد خانه شدم در کمال ناباوری اجساد این زن و شوهر را دیدم که با فاصله کمی از هم روی فرش افتاده بودند. بهشدت ترسیده بودم دواندوان از خانه خارج شدم و با داد و فریاد همسایهها را خبر کردم».هیچیک از اهالی محل رفتوآمد مشکوکی را در محل ندیده بودند و اطلاعاتی از این جنایت نداشتند به همین سبب کارآگاهان تصمیم گرفتند تحقیقات خود را روی افراد سابقهداری که در همان حوالی سکونت دارند متمرکز کنند.
شش نام در فهرست مظنونان جا گرفت و همه این افراد بازداشت شدند اما چهار نفر از آنها مدارک قاطعی داشتند که ثابت میکرد در جنایت دخالتی ندارند به همین دلیل آنها آزاد شدند و دو برادر سابقهدار بهعنوان مظنونان اصلی در بازداشت ماندند. بازجوییها از آنها تا آنجا ادامه پیدا کرد که یکی از برادران اتهام قتل را پذیرفت. او که به ماده مخدر شیشه اعتیاد دارد در اعترافاتش گفت با انگیزه سرقت دست به این قتل زد. متهم به کارآگاهان توضیح داد: «شب حادثه شیشه مصرف کردم و بعد از آن بیخوابی به سرم زد، از خانه بیرون آمدم تا کمی پیادهروی کنم و هوا بخورم همینطور مشغول پرسهزدن بودم که به خانه مقتولان رسیدم. میدانستم پیرمرد و پیرزنی تنها در آنجا زندگی میکنند
چون مشکل مالی داشتم به فکر سرقت از منزل آنها افتادم. از طرفی در حیاط باز بود و داخلرفتن کاری برایم نداشت اما همین که وارد خانه شدم پیرمرد را مقابل خودم دیدم او قصد داشت با داد و فریاد همسایهها را باخبر کند به همین دلیل ضربهای به وی زدم و بعد سرش را به دیوار کوبیدم و همان موقع متوجه شدم او فوت شده است، میخواستم سریع از آن خانه فرار کنم که این بار پیرزن که صدای شوهرش را شنیده بود بیدار شد و بهناچار با او درگیر شدم و ضربهای زدم که باعث مرگ وی شد، پس از آن طلاهای زن مسن را از دست و گردنش درآوردم و بهسرعت فرار کردم».
متهم به قتل در ادامه اعترافاتش گفت: «آن ساعت از شب کسی متوجه حضور من نشده بود و ردپایی از خودم به جا نگذاشته بودم، به همین دلیل اصلا فکر نمیکردم شناسایی و دستگیر شوم. همینکه هوا روشن و مغازهها باز شد، طلاها را به زرگری بردم و فروختم و پولش را به مادرم دادم تا بعدا از او بگیرم اما خیلی زود دستگیر شدم».
متهم بعد از تشریح جزئیات قتل به محل حادثه منتقل شد و صحنه جنایت را بازسازی کرد. بنا به این گزارش این جوان ٢٦ ساله اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
اخبار حوادث - شرق
.........................................
صدایی گفت او را بکش
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 10:36
پرونده قتل پسر ١٠ سالهای که به دست مردی جوان به قتل رسیده، در حالی در بازپرسی در حال رسیدگی است که متهم مدعی شده روز قتل مقدار زیادی مورفین مصرف کرده بود.
به گزارش شرق، متهم که جوانی ٣٠ ساله است پسربچهای را که برای خرید نان از خانه خارج شده بود ظاهرا بدون هیچ انگیزهای، با ضربه چاقو به قتل رسانده و فرار کرده بود که مدتی بعد توسط مأموران پلیس بازداشت شد. بررسیهای پلیس نشان داد این متهم چند سال قبل به دلیل اعتیاد به مواد مخدر از محل کارش اخراج شده بود و هرچند خانوادهاش شغلهای آبرومندی دارند اما او را بهدلیل اعتیادش طرد کردهاند، همچنین مشخص شد متهم برای تأمین هزینه مواد کارگری میکرد و گاهی هم از یکی از برادرانش پول میگرفت و در این مدت نیز با مادرش زندگی میکرد. متهم مدعی است به یاد ندارد خودش قتل را انجام داده باشد اما با توجه به شواهد بهدستآمده اتهام قتل را قبول میکند و از اولیای دم درخواست بخشش دارد.
او در بازجوییها به قتل اعتراف کرده و مدعی شده دچار بیماری روانی است. این مرد در آخرین بازجویی که در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران انجام شد، دوباره اتهام قتل را پذیرفت اما ادعاهای جدیدی را مطرح کرد مبنی بر اینکه زمان قتل چهار آمپول مورفین تزریق کرده بود. او گفت: «من خانواده بسیار خوبی دارم، خواهران و برادرانم انسانهای آبروداری هستند و شغلهای آبرومند و زندگی خوبی هم دارند من هم تا زمانی که معتاد نشده بودم زندگی خوبی داشتم و در محل کارم با من خیلی خوشرفتاری میشد و همکارانم دوستم داشتند اما از زمانی که معتاد شدم همه چیز عوض شد».متهم گفت: «خانه، زندگی و اموال داشتم و ارتباطم با خانوادهام خیلی خوب بود، وقتی معتاد شدم هرچه داشتم فروختم. اعتیادم به شیشه به قدری شدید بود که حتی کفشهایم را فروختم و مواد خریدم و استفاده کردم.
از وقتی مواد مصرف میکردم اصلا وضع خوبی نداشتم و حتی چند بار در بیمارستان بستری شدم چون مشکل روانی دارم و سه بار هم خودکشی کردم اما هر سه بار من را نجات دادند؛ آخرینبار آنقدر حالم بد بود که بعد از بهبودی نسبی به خاطر زخمهای خودکشی من را از بیمارستان بیرون انداختند و گفتند نباید در آنجا باشم. در این مدت خانوادهام هم من را طرد کردند من با مادرم زندگی میکردم و خودم متوجه میشدم چقدر او را اذیت میکنم اما کارهایم دست خودم نبود، از شهرستان به تهران آمدیم تا کسی مرا نشناسد و بتوانم زندگی آرامی داشته باشم. در تهران هم وضع خوبی نداشتم؛ با اینکه با همسایهها رفتوآمد خاصی نداشتم اما آنها به من میگفتند دیوانه؛ کسی من را جدی نمیگرفت».
متهم درباره اینکه چرا پسربچه بیگناه را به قتل رسانده است گفت: زمان حادثه چهار آمپول مورفین تزریق کرده بودم و مرتب کوچه را بالا و پایین میرفتم و حالم بد بود؛ رفتم خانه، صدایی در گوشم گفت: زودباش باید بکشی. دیر میشود. صدای مرد پیری بود که انگار خیر و صلاح من را میخواست و دلش میخواست که به آرامش برسم.
من هم به حرفش گوش کردم و چاقو را برداشتم نمیخواستم مادرم را اذیت کنم میدانستم وقتی حالم بد میشود خیلی او را اذیت میکنم. از خانه بیرون آمدم، کوچه را بالا و پایین میرفتم نمیدانم چه شد که پسربچهای را دیدم که نان دستش بود و او را زدم، البته من با او دشمنی نداشتم اصلا همدیگر را نمیشناختیم. حتی پدر و مادرش را هم درست نمیشناختم، دختر هم نبود که طلا داشته باشد و بگویند به خاطر طلاهایش این کار را کردم فقط صدایی در گوشم میگفت باید این کار را بکنم و باید هرچهسریعتر پسرک را بکشم، البته شاید هم من این کار را نکرده باشم چون درست یادم نیست، اما وقتی شواهد نشان میدهد کار من بوده قبول میکنم و مقاومت نمیکنم.
وقتی آن بچه را میدیدم انگار کودکی خودم را میدیدم انگار خودم بودم که داشتم در خیابان راه میرفتم و صدا هم مرتب به من میگفت زود باش او را بکش. وقتی پسرک را زدم، قصدم این نبود که فرار کنم میخواستم از خانهمان دور شوم تا مادرم ناراحت نشود».وی درباره اینکه چاقو را چه کرده است گفت: «بعد از قتل چاقو را به شخصی دادم و از او مواد گرفتم، نیاز داشتم که مصرف کنم حالم اصلا خوب نبود. بعد هم که بازداشت شدم».با توجه به ادعای جدیدی که متهم مطرح کرده است بازپرس بعد از انجام مراحل قانونی دستور داد وی برای معاینه پزشکی و بررسی وضعیت سلامت روان به پزشکی قانونی منتقل شود تا ادعای او مبنی بر اینکه چند بار بهخاطر خودکشی بستری شده و بهخاطر بیماری روانی پرونده پزشکی دارد، موردبررسی قرار گیرد.
اخبار حوادث - شرق
..................................
محکومیت مرد ایرانی به جرم کلاهبرداری از پیرزن سوئدی
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 09:41
مردی که متهم است در طول سالها آشنایی با پیرزنی ثروتمند در سوئد از او کلاهبرداری کرده است، به پرداخت جریمه و تحمل زندان محکوم شد.
مرد ٤١ ساله ایرانی که حمید نام دارد ١٢ سال قبل به سوئد مهاجرت کرد. این مرد که متأهل و پدر دو فرزند است، بهعنوان کمکبهیار سالمندان در یک مرکز نگهداری از افراد مسن مشغول به کار شد. یکی از زنانی که به این مرکز رفتوآمد داشت، پیرزنی ثروتمند بود که از اختلال حواس رنج میبرد. این زن به نام «اینگا لیل» در خانهای ویلایی در منطقه «الوشو» زندگی میکرد، خانهای مجلل که پدرش آن را ساخته بود و اینگا تمام عمرش در آنجا سکونت داشت.
حمید بعد از اینکه فهمید این زن قدرت تعقل درستی ندارد، تصمیم گرفت از او سوءاستفاده کند به همین دلیل با وی طرح دوستی ریخت و سعی کرد وانمود کند تمام تلاشش را برای کمک به این زن به کار خواهد گرفت. او بعد از مدتی توانست اعتماد اینگا را به خود جلب کند و پس از آن او را متقاعد کرد تا امور اقتصادیاش را به وی بسپارد، به این ترتیب مرد ایرانی اختیاردار اموال اینگا شد و بهصورت تدریجی مبلغ دو میلیون کرون (معادل هفت میلیارد تومان) از حساب او برداشت کرد. حمید ١,٥ میلیون کرون از این مبلغ را به حساب همسرش واریز کرد و توانست با پولهایی که به چنگ آورده بود، زندگی مجللی برای خود فراهم کند و چند اتومبیل بخرد.
مرد ایرانی بعد از آنکه مرحله اول نقشهاش را با موفقیت پشت سر گذاشت، در سال ٢٠١٢ تصمیم گرفت گام بعدی را بردارد. او به اینگا گفت چون پا به سن گذاشته دیگر صلاح نیست تنها زندگی کند، به این ترتیب پیرزن را قانع کرد تا خود و خانوادهاش به خانه ویلایی نقل مکان کنند. پس از این اتفاق همسایههای اینگا که به موضوع مشکوک شده بودند و احتمال میدادند از اختلال حواس پیرزن سوءاستفاده شود، موضوع را با سازمان خدمات اجتماعی در میان گذاشتند اما آن زمان بررسیهای صورتگرفته نتیجهای دربرنداشت و حمید و اعضای خانوادهاش در خانه زن ثروتمند ماندند تا اینکه بعد از گذشت یک سال از اقامتشان در «الوشو» مرد ایرانی نقشه جدیدی را طراحی کرد.
مرد ایرانی مدتی به گفتوگو و مذاکره با پیرزن پرداخت و توانست او را قانع کند خانهاش را که پنج میلیون کرون ارزش داشت، به نام وی کند. حمید که تا همین مرحله به ثروتی هنگفت دست یافته بود حضور پیرزن در خانه را مانعی برای ادامه اجرای نقشههایش میدانست به همین دلیل باز هم با سوءاستفاده از بیماری اینگا پیشروی کرد و این بار به او گفت وی دیگر پیرتر از آن است که در خانه زندگی کند و بهتر است به یک آسایشگاه برود تا باقی عمرش را بدون هیچ دردسر و مشکلی پشت سر بگذارد. اینگا قانع شد و به این ترتیب حمید توانست خانه ویلایی را به فروش برساند. سرانجام پس از تمامی این اتفاقات، پلیس سوئد با گزارشهای مردمی تحقیق در این خصوص را آغاز کرد و به شواهد و مدارکی دست یافت که ثابت میکرد حمید از اینگا سوءاستفاده کرده است.
به این ترتیب مرد ایرانی در حالی بازداشت شد که خانه ویلایی را به صورت قانونی فروخته بود و این منزل دیگر قابلاسترداد نبود. پرونده حمید بهسرعت به جریان افتاد اما او هیچ اتهامی را قبول نکرد و گفت پیرزن با میل و رغبت خودش اموالش را به وی واگذار کرده است، با این وجود مرد ایرانی چند روز قبل از سوی دادگاه به تحمل ٢,٥ سال حبس و همچنین پرداخت ٦.٦ میلیون کرون خسارت به پیرزن محکوم شد؛ این در حالی است که اینگا در شرایط جسمانی نامناسبی است؛ او به ٩٠ سالگی رسیده و دیگر دریافت غرامت فایدهای برایش ندارد. حکم صادرشده بدوی است و مرد ایرانی میتواند به این رأی اعتراض کند.
اخبار حوادث - شرق
.........................................
زن جوان، حساب نامزد سابقش را خالی کرد
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 09:30
عامل سرقت مجازی از یک حساب بانکی نامزد سابق بود.
رئیس پلیس فتای کیش گفت: در پی شکایتی مبنی بر برداشت غیرمجاز از حساب بانکی فردی، تشکیل پرونده در دستور کار این پلیس قرار گرفت. رودمشکی ادامه داد: با بررسی های صورت گرفته از پرینت حساب این مرد، مشخص شد برداشت صورت گرفته از حساب وی به صورت خرید شارژ تلفن همراه بوده است. کارشناس پلیس فتای کیش تصریح کرد: پس از انجام تحقیقات پلیسی و تخصصی و اقدامات فنی زن جوانی شناسایی شد و تحقیقات نشان داد وی نامزد سابق مالباخته است.
اخبار حوادث - ایران
............................................
پلیس با شلیک به قاچاقچی مواد مخدر ، او را از پای درآورد
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 09:10
یکی از عاملان اصلی تهیه و قاچاق محمولههای سنگین مواد مخدر با شلیک دقیق پلیس در مشهد از پای درآمد.
جانشین فرمانده پلیس استان خراسان رضوی گفت: در پی دریافت اطلاعاتی مبنیبر قاچاق محموله سنگین مواد افیونی از سیستان و بلوچستان به خراسان جنوبی و سپس انتقال مواد مخدر به خراسان رضوی و مشهد تحقیقات پلیسی آغاز و با اقدامهای نفوذی، اعضای شبکه قاچاق مواد مخدر شناسایی شدند.
سرتیپ دوم ماشاءالله جاننثار افزود: پس از یک ماه کار گسترده اطلاعاتی، تیمهای مبارزه با مواد مخدر خراسان رضوی از غروب روز پنجشنبه نوزدهم شهریورماه قاچاقچیان را به طور نامحسوس تحت کنترل قرار دادند.
سوداگران مرگ با دو خودروی سواری از روستای «شورک ملکی» تربت جام تغییر مسیر داده و از طریق جادههای فرعی خود را به مشهد رساندند. مأموران پلیس ساعت 5:30 بامداد برای دستگیری قاچاقچیان در مشهد وارد عمل شدند. پلیس با درگیری مسلحانه در این عملیات خودروی خاکستری رنگ حامل مواد مخدر را توقیف کرد.
سرنشین این خودرو که جوان 25 ساله و از عاملان اصلی قاچاق محمولههای سنگین مواد افیونی بود در این اقدام شجاعانه پلیس به هلاکت رسید و راننده خودرو نیز بر اثر اصابت گلوله به پهلو زخمی شد.
وی اظهار داشت: با دستگیری دو قاچاقچی دیگر، دو دستگاه خودرو که راه پاککن بودند نیز توقیف و در بازرسی از آنها نیم تن مواد مخدر از نوع تریاک کشف شد. سرتیپ دوم ماشاءالله جاننثار در ادامه افزود: همچنین در عملیات مشترک پلیس مبارزه با مواد مخدر خراسان رضوی و پلیس تهران، محموله سنگین شیشه قبل از توزیع در تهران کشف شد. سوداگران مرگ که با جاسازی این مواد مخدر صنعتی در بدنه کامیون یخچالدار، محموله مواد مخدر را به تهران قاچاق کرده بودند دستگیر و از آنها 6 کیلوگرم شیشه کشف شد.
اخبار حوادث - ایران
................................
بازداشت 3 قاتل فراری هنگام شنا
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 09:05
سه قاتل فراری در شهر شبستر هنگام شنا کردن در رودخانه در دام پلیس گرفتار شدند.
فرمانده پلیس شبستر گفت: این سه مرد از اشرار که در نزاع و درگیری و قمه کشی در شهر قدس استان تهران اقدام به قتل کرده و قصد فرار و خروج غیرمجاز از مرزهای غرب کشور را داشتند دستگیر شدند.
سرهنگ حیدری افزود: این جنایتکاران با هماهنگی قضایی و شگردهای پلیسی عصر چهارشنبه هنگام آبتنی در یکی از رودخانههای شبستر به دام عوامل پلیس امنیت عمومی افتادند.
اخبارحواث - ایران
..................................
اعترافات جوان شیشه ای در مورد قتل زوج سالخورده در قائمشهر/تا حالا چندبار قصدکشتن مادرم را داشته ام
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : شنبه, 21 شهریور 1394 08:22
پسر جوانی که زوج سالخورده را در همسایگیشان به قتل رسانده دنیای شیشهای خود را نابودگر میخواند.
علیرضا سحرگاه شنبه 14 شهریور سال جاری با ورود به خانه زوج سالخوردهای به نامهای صادق براری 75 و گوهر گرایبلی 68 ساله در روستای بارفیکلای قائمشهر آنها را به قتل رسانده و طلاهایشان را به سرقت برده است. بعد از کشف اجساد قربانیان حادثه پلیس در مدت زمانی کمتر از 10 ساعت قاتل را شناسایی وبازداشت کرد.
پرونده این جنایت هولناک از سوی بازپرس ویژه قتل دادسرای قائمشهر در حال رسیدگی است. قرار است به زودی با پایان تحقیقات، علیرضا در دادگاه کیفری استان مازندران محاکمه شود. این پسر جوان در برابر دیدگان بازپرس و پلیس با حضور در قتلگاه زوج سالخورده جزئیات جنایت را بازسازی کرد.
چطور شد دست به قتل زدی؟
شب مقدار زیادی شیشه مصرف کرده بودم. دست خودم نبود.
چند سال است که مواد مصرف می کنی؟
12 سال.
شیشه، گران است. پول آن را از کجا تأمین میکنی؟
در یک کشتار گاه کار میکردم.
روزی چند گرم شیشه مصرف میکنی؟
روزی 2 گرم.
قیمت هر گرم چقدر میشود؟
حدود 120 هزار تومان.
روزی چقدر درآمد داری؟
شبی 100 تا 150 هزار تومان.
اینجوری که هر شب حدود 70هزار تومان کم داری؟
از مادرم، پدرم و دوستام قــرض می گیرم.
از شب جنایت بگو؟
دم دمای صبح بود که شیشه زیادی مصرف کردم. از خانه بیرون زدم. در خانه آنها باز بود. داخل خانه رفتم.
چطور رفتی داخل خانه؟
از دیوار پشت حیاط پریدم داخل. هیچ کس نبود. داخل خانه که شدم متوجه حضور پیرمرد همسایه شدم.
بعد؟
او خواست داد و بیداد کند. به سمتش حمله کردم. چند ضربه مشت به سرش زدم بیحرکت افتاد روی زمین.
و همسرش؟
همسرش با شنیدن داد و فریاد شوهرش بیرون آمد او را هم با مشت زدم.
اما مأموران میگویند که ضربه جسم برندهای به پشت سر پیرمرد وارد آمده و باعث شکافته شدن سرش شده
بعد از اینکه او را با مشت زدم یقهاش را گرفته و سرش را با تیغه آلومینیومی در کوبیدم.
طلاها را از کجا برداشتی؟
وقتی با مشت به سر زن زدم او روی زمین افتاد. طلاها توی دست و گردن او بود. آنها را در آورده و بسرعت آنجا را ترک کردم.
بعد چه شد؟
ابتدا رفتم خانه و کمی خوابیدم. بعد از آن طلاها را بردم بازار فروختم و پولش را به مادرم دادم.
چند فروختی؟
حدود 3 میلیون تومان.
اما تو برای طلاها فاکتور نداشتی چطور فروختی؟
ارزانتر دادم او هم برداشت.
مادرت از تو نپرسید این همه پول را از کجا آوردی؟
نه گفتم کار کردم و پولم را جمع کردم.
پولها را چکار کردی؟
بعد پولها را از مادرم گرفتم یک موتور، تلویزیون و چند وسیله دیگر خریدم.
با چه کسی برای خرید رفتی؟
سوار تاکسی شدم. دربست گرفته بودم.
درباره قتلها با کسی حرف نزده بودی تا کمی سبک شوی؟
نه، ترسیده بودم.
تا به امروز برای ترک مواد اقدام کردی؟
بله. چند بار رفتم کمپ اما بینتیجه بود.
میدانستی که پیرمرد و پیرزنی که تو کشتی چه شغلی داشتند؟
پیرمرد ایام محرم در مسجد محل چایی میداد.
تاکنون شده تصمیم به قتل دیگری هم بگیری؟
بله. چند بار می خواستم مادرم را بکشم.
چرا به خودت آسیبی نزدی؟
سه بار اقدام به خودکشی کردم و رفتم بلندی و خودم را پائین انداختم اما زنده ماندم.
چطور شد دستگیر شدی؟
غروب همان روز بود، پلیسها آمدند محل و اجساد را دیدند. بعد چند نفر از افراد سابقهدار را بازداشت کردند. من هم بازداشت شدم.
لباسهای تو هنگام ارتکاب قتل کثیف نشد؟
چرا به خون آلوده شده بود انداختم داخل حمام.
ازدواج کردی؟
الان مجردم. یک بار ازدواج کردم بعد از مدت کوتاهی از هم جدا شدیم.
اگر آزاد شوی چکار می کنی؟
اول مرا ترک بدهند و بعد آزاد کنند.
راستی پیرمرد و زنش را خوب میشناختی؟
آره، آنها در همسایگی ما زندگی میکردند.
اخبار حوادث -ایران
...................................
قتل جوان 18 ساله بوکانی با ضربات چاقو
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : جمعه, 20 شهریور 1394 11:38
فرماندار بوکان از قتل جوان 18 ساله در بوکان خبر داد و گفت: هنوز علت قتل مشخص نشده است.
جمال خسروی امروز در گفتوگو با فارس در ارومیه از قتل یک جوان بوکانی خبر داد و اظهار داشت: این جوان 18 ساله بوکانی به نام «س.ت» توسط دو نفر با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
وی با بیان اینکه یکی از قاتلان دستگیر و دیگری فرار کرده است، تصریح کرد: یکی از قاتلان به شهرهای اطراف متواری شده که این فرد مورد شناسایی قرار گرفته که امیدواریم به زودی دستگیر شود.
فرماندار بوکان با بیان اینکه هنوز علت قتل مشخص نشده است، اعلام کرد: این پرونده در دست بررسی بوده و بازجویی از متهم در خصوص انگیزه قتل ادامه دارد.
اخبار حوادث - فارس
....................................
کلاه بزرگ پسر ناخلف بر سر پدر
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : جمعه, 20 شهریور 1394 09:29
مرد جوان به پدرش هم رحم نکرد و با جعل سند زمین پدری خود را 300 میلیون تومان فروخت.
اوایل مرداد امسال مردی میانسال با حضور در پلیس آگاهی استان لرستان با طرح شکایتی عنوان کرد: قصد داشتم در قطعه زمین 400 متری ام به طور مشارکتی ساخت و ساز کنم. در همین زمان فردی با مراجعه به من مدعی شد مالک زمین است و اجازه ساخت و ساز در زمین او را ندارم. هر چه به او گفتم اشتباه می کند و طبق مدارکی که در اختیارم است من مالک واقعی این زمین هستم، بی فایده بود. او هم مدارکی را به من نشان می داد که بر اساس آن مالک زمین بود. نمی دانم چه کسی با سندسازی، مدارک مالکیت زمین را به نام خود ثبت کرده و به این مرد فروخته است.
همزمان با شکایت این مرد، تحقیقات پلیس آگاهی برای رازگشایی از این پرونده کلاهبرداری ادامه داشت تا این که فردی که خود را مالک جدید زمین معرفی می کرد به پلیس آگاهی فراخوانده شد. این مرد در جریان تحقیقات گفت: من این زمین را چند هفته پیش از مردی به قیمت 300 میلیون تومان خریدم.
احضار خریدار زمین و تحقیقات از او مشخص کرد، او در جریان آشنایی با مرد جوانی که مدعی بوده این قطعه زمین به او ارث رسیده، با وی وارد معامله شده و در یک دفترخانه که از دوستان فروشنده بوده، آن را به نام خود ثبت کرده و بعد آن را فروخته است.
با مشخصاتی که این مرد از فروشنده اصلی و صاحب دفترخانه داد، این دو نفر تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند تا این که هفته گذشته صاحب دفترخانه شناسایی و دستگیر شد. این مرد با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شده و اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد به طور قانونی ملک را فروخته و مدارک فروشنده مشکلی نداشته است. تحقیقات از صاحب دفترخانه ادامه داشت تا این که وی دو روز پیش اعتراف کرد با همدستی پسر شاکی و با سندسازی زمین را فروخته اند.
با اعتراف این متهم، پسر شاکی نیز تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دستگیر شد. متهم با انتقال به پلیس آگاهی به جرم خود اعتراف کرد.
متهم در اظهاراتش گفت: دچار مشکلات مالی شده بودم. بنابراین زمانی که متوجه شدم پدرم هنوز قصد احداث مجتمع مسکونی در زمین 400 متری اش را ندارد، تصمیم گرفتم با جعل سند این زمین را به نام خود کنم و بعد بفروشم. بنابراین با همدستی مرد محضردار این کار را انجام دادم و توانستم با فریب مردی، زمین پدرم را 300 میلیون تومان بفروشم، که مبلغی از این پول را به صاحب دفترخانه پرداختم.
سرهنگ قدرت الله دالوند، رئیس پلیس آگاهی استان لرستان در این باره گفت: با اعتراف این دو متهم، برای آنها قرار قانونی صادر شد.
اخبار حوادث - جام جم آنلاین
...................................
جزئیات شهادت مامور پلیس(+تصاویر)
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 15:49
![اخبار,اخبارحوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی اخبار,اخبار حوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3331.jpg)
رئیس پلیس پایتخت جزئیات شهادت مامور پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ در درگیری با سوداگران مرگ را تشریح کرد.
به گزارش ایسنا ، صبح امروز مراسم تشییع ستوان یکم میثم ملایی از پرسنل پلیس امنیت تهران بزرگ از مقابل پایگاه هفتم پلیس آگاهی پایتخت در میدان ارگ تشییع و با حضور فرمانده انتظامی تهران بزرگ، استاندار تهران، روسای پلیسهای تخصصی پایتخت و شهروندان و کسبه بازار تا میدان امام خمینی (ره) تشییع شد.
قرار است پیکر این شهید نیروی انتظامی به نوشهر و از آنجا برای تدفین به روستای کندلوس برود و مراسمی به همین منظور برگزار خواهد شد.
سردار حسین ساجدینیا در حاشیه مراسم تشییع این شهید نیروی انتظامی از دستگیری عاملان شهادت ستوان یکم ملایی خبر داد و گفت: دو روز پیش در یکی از عملیاتهای پلیس که به منظور برخورد با قاچاقچیان و سوداگران مرگ در جنوب تهران انجام شد، درگیری میان ماموران پلیس و قاچاقچیان رخ داد و در آن قاچاقچیان اقدام به تیراندازی به سمت ماموران ما کرده و نیروهای پلیس نیز با رعایت قانون به کارگیری سلاح اقدام به شلیک کردند.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان اینکه دو تن از قاچاقچیان در این عملیات زخمی شده و توسط پلیس دستگیر شدند، خاطرنشان کرد: متاسفانه در جریان این عملیات پلیس ستوان یکم، میثم ملایی دچار جراحت شدید شده که چند ساعت پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل شد.
وی آزادگی، دفاع از حق الناس، قانونمداری، ولایتمداری و حسن اخلاق را تنها گوشهای از صفات بارز اخلاقی شهید ملایی برشمرد و گفت: این اولین شهیدی نیست که در راه امنیت و آرامش به کشور عزیزمان اسلام تقدیم کردهایم و بدون شک آخرین شهید نیز نخواهد بود. درهای شهادت همواره در نیروی انتظامی باز است و ماموران جانبرکف ما برای تامین امنیت و آرامش و رضای خدا از عزیزترین دارایی خود که جانشان است نیز میگذرند.
![اخبار,اخبارحوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی اخبار,اخبار حوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3330.jpg)
![اخبار,اخبارحوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی اخبار,اخبار حوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3328.jpg)
![اخبار,اخبارحوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی اخبار,اخبار حوادث,تشییع پیکر شهید میثم ملایی](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3329.jpg)
اخبار حوادث - ایسنا
.........................
مرگ تلخ یک پدر 5 ماه بعد از مسمومیت در سیزده بدر
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 14:34
مرد جوانی که در سیزده بدر دچار مسمومیت مرموزی شده بود، پس از پنج ماه دست و پنجه نرم کردن با مرگ، تسلیم شد.
این مرد به بهانه نبودن تخت از بیمارستان ترخیص شد و بدون اینکه پرستار آموزشدیدهای بر بالینش باشد، در خانه مادری تحت مراقبت بود که به خاطر استفاده از سوند آلوده از پای درآمد.
عصر پنجشنبه 13 فروردین ماه سالجاری هنگامی که اعضای خانواده از تفریح در فضای سبز حاشیه اراک به خانه برگشتند متوجه حال بد بابک نادری فرد 32 ساله شدند.
آنان هرچه اصرار کردند تا این مرد جوان به مراکز درمانی برود، نپذیرفت و ترجیح داد در خانهشان استراحت کند.
بامداد همان روز مرد جوان دچار تشنج شدید شد که خانوادهاش سریع با اورژانس تماس گرفتند و پس از معاینات میدانی تکنیسینها بابک به بیمارستان انتقال یافت. مرد جوان که حالش بهتر شده بود، خیلی زود از بیمارستان مرخص شد و دو روز بعد برای دیدن مادرش از اراک به سمت تهران حرکت کرد که به محض ورود به تهران باز دچار تشنج شدید شد و سریع به بیمارستان انتقال یافت.
پزشکان پس از معاینات اولیه مسمومیت شدید ناشی از مواد غذایی آلوده را تأیید کردند و خیلی زود مرد مسافر به کما فرو رفت. بابک حدود یک هفته در بیمارستان بستری بود تا اینکه پزشکان اعلام کردند تخت خالی نداریم و وی با وجود اینکه در کما بود و نیاز به مراقبتهای ویژه داشت، باید مرخص می شد. خانواده بابک هرچه اصرار کردند، نتیجهای نداد و به ناچار مجبور به ترخیص کردن وی شدند.
وقتی بابک در وضعیت بسیار بدی راهی خانهاش شد، خانوادهاش با همکاری بهزیستی ساکشن و تخت گرفتند مرد جوان 5 ماه در این حالت قرار داشت تا اینکه 10 شهریور ماه بار دیگر دچار تشنج شدید شد و با آمدن اورژانس و تزریق مسکن به حالت اولیه برگشت تا اینکه روز جمعه 13 شهریور ماه پس از چند ماه مبارزه با مرگ جان خود را از دست داد.
عموی مادری بابک به شوک گفت: بابک 32 سال سن داشت و بتازگی پدر شده بود روز حادثه هیچ کس متوجه نشد چه ماده غذایی موجب مسمومیت شدید وی شد حتی فکر اینکه این اتفاق بیفتد هم غیر قابل باور است چون یک پسر سالم و کاری بود.
وی افزود: وقتی او را به بیمارستان بردیم مسئولان بدون در نظر گرفتن وضعیت بد بابک گفتند چون تخت نداریم باید دستگاهها را از بدنش قطع کنیم و مرخص شود هر چه اصرار کردیم هیچ کسی توجهی نکرد و مجبور شدیم او را مرخص کنیم و بعد وقتی به بهزیستی معرفی شدیم به ما یک تخت و ساکشن دادند در این مدت خودمان در خانه از وی نگهداری میکردیم تا اینکه جمعه بعد از تشنج از بین رفت و پزشکی قانونی گفت علت مرگش عفونت ادراری بوده، چون که سوند آلوده به بدنش وصل شده بود، اگر بابک در بیمارستان میماند، حتماً به او بهتر رسیدگی میشد و حالا یک کودک بدون پدر تنها نمیماند.
اخبارحوادث - ایران
...........................
رازگشایی قتل مسافری از سوییس
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 14:17
پسر جوانی که با وجود ٤٤سال اختلاف سنی با زن ثروتمند، برای او پیامکهای عاشقانه میفرستاد مظنون شماره یک پلیس در قتل این زن است.
سرنخهای تازه پلیس جنایی پایتخت از پرونده قتل زنی ٦٤ ساله که جسدش زیر کاجهای سوزنی منطقه کن پیدا شده بود ماموران را به حل معمای این جنایت نزدیکتر کرد.
جسد زن میانسال در کن
ساعت ٣٠: ١٦ روز شنبه، ٣١ مردادماه مأموران كلانتري ١٤٢ كن در جريان كشف جسد زن ميانسالي در یک فضای سبز قرار گرفتند. چند دقیقه بعد تیمی از ماموران به محل اعلام شده كه فضاي سبزي در نزدیکی كلانتري بود، اعزام شدند. بررسیهای اولیه ماموران نشان میداد این جسد متعلق به زنی حدودا ٦٥ساله است که زير درختهای كاج رها شده بود.
پس از اعلام اين خبر به قاضی ویژه قتل پایتخت، بازپرس مدير روستا به همراه كارآگاهان جنایی در محل به تحقيق پرداختند. در بررسی جسد زن میانسال که لباس بیرون به تن داشت ظاهرا اثری از جراحت روی بدنش نبود و جواهرات مقتول شامل انگشتر و گردنبند به سرقت نرفته بود. در بررسیهای میدانی مشخص شد زنی جوان که ساکن یکی از خانههای مجاور این فضای سبز بوده، اولین کسی بود که با جسد این زن روبهرو شده است. او به ماموران گفت: «از پنجره خانهام بیرون را نگاه میکردم که وجود جسم مشکوکی در زیر درختهای کاج توجهام را جلب کرد، به سرعت از خانه خارج شدم و خودم را به فضای سبز رساندم که متوجه شدم حدسم درست بوده به همین خاطر بلافاصله پلیس را در جریان گذاشتم.»
مسافر سوییس در تهران به قتل رسید
متخصصان پزشکیقانونی پس از بررسی اولیه جسد، اعلام کردند بین ١٢ تا ٢٤ ساعت از زمان مرگ گذشته است. همچنین آثار کبودی به صورت شیار روی گردن متوفی وجود دارد که تیم پزشکی دلیل آن را مورچهگزیدگی و وجود حشرات در اطراف جسد اعلام کردند. جنازه بعد از اتمام تحقیقات اولیه به پزشکیقانونی منتقل شد تا هویت او شناسایی شود. تا اینکه ٣روز بعد زنی ٦٠ساله با مراجعه به اداره آگاهی، ماموران را درجریان مفقود شدن خواهرش به نام طوبی قرار داد. این درحالی بود که مشخصاتی که این زن از خواهر گمشدهاش میداد ماموران را به فکر انداخت که جسد کشف شده چند روز قبل متعلق به این زن باشد.
این زن نگران وقتی به پزشکیقانونی فرستاده شد جسد خواهرش را شناسایی کرد. او پس از حضور در دادسرا به بازپرس پرونده گفت: «بعد از ظهر جمعه همراه با خواهرم به میهمانی رفتیم. بعد از میهمانی او از من جدا شد تا اینکه چند ساعت بعد با او تماس گرفتم اما تلفنش را جواب نداد. نگران شدم و با برادرم به خانهاش رفتیم ولی آنجا هم نبود. به همین خاطر به پلیس ماجرا را گفتیم و متوجه شدیم جسدش در کن پیدا شده است. تحقیقات پلیسی نشان میداد این زن وضع مالی خوبی داشته و مقیم کشور سوییس بوده بهطوری که دختر و پسرش نیز در این کشور زندگی میکنند. چند روز بعد دختر و پسر این زن با اطلاع از موضوع مرگ مشکوک مادرشان بلافاصله خودشان را به ایران رساندند. این درحالی بود که بررسی آنها از اطلاعات حساب مادرشان نشان میداد پس از این جنایت مبلغ ١٨٠میلیون تومان از حساب او برداشت شده است.»
همین سرنخ کافی بود تا با دستور بازپرس مدیرروستا ماموران برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت هولناک تحقیقات تخصصی خود را آغاز کنند.
سرنخهای تازه از پرونده قتل زن میانسال
تحقیقات تیم جنایی نشان میدهد این زن ٦٥ ساله از چند ماه قبل با پسری جوان وارد ارتباط عاطفی شده است. یکی از دوستان این زن که در جریان رابطه بین آنها بود دراینباره به ماموران گفت: « یک پسر ٢٢ ساله به طوبی اظهار علاقه میکرد و مدام برای او پیامکهای عاشقانه میفرستاد. اما طوبی به خاطر اختلاف سنی که با این پسر داشت به او جواب رد داده بود. او همیشه با من درد دل میکرد و آخرین بار گفت که پسرک جوان ادعا کرده قصد ازدواج کردن با او را دارد بعد از این موضوع متوجه شدم که طوبی به قتل رسیده است.»
با ادعاهای یکی از دوستان نزدیک مقتول، پرونده وارد مرحلهای تازه از تحقیقات شد. ماموران در بررسی گوشی تلفن همراه طوبی متوجه شدند پس از این حادثه ارتباط این پسر سمج با مقتول قطع شده و هیچ پیغامی برای او نفرستاده است. همین قطع شدن مرموز ارتباط او با زن مورد علاقهاش کافی بود تا او مظنون شماره یک پلیس در تحقیقات جنایی قرار بگیرد. کارآگاهان همچنین در بررسی مکانهایی که از حساب طوبی پول برداشت شده بود متوجه شدند که یک ناشناس از صرافیها و طلا فروشیهای سطح شهر تهران دلار و طلا خریداری کرده است.
در حالی که پزشکی قانونی هنوز علت اصلی مرگ این زن میانسال را مشخص نکرده است، تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده ادامه دارد.
اخبار حوادث - شهروند
.........................................
تصادف زنجیره ای مرگبار در اتوبان قزوین ـ تهران/ 10 تن کشته و مجروح شدند
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 12:25
![اخبار,اخبارحواد ث, تصادف اخبار,اخبار حواد ث, تصادف](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3290.jpg)
تصادف زنجیرهای در اتوبان قزوین ـ تهران 9 مصدوم و یک کشته بر جای گذاشت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،ساعت 35 دقیقه بامداد امروز تصادف زنجیرهای در اتوبان قزوین ـ تهران واقع در لاین جنوبی اتوبان آبیک رخ داد که بر اثر آن، 9 نفر مصدوم شدند و یک نفر جان خود را از دست داد.
در این تصادف زنجیرهای 10 خودرو با هم برخورد کرده بودند که شامل 6 دستگاه خودروی پراید، یک دستگاه پژو 405، یک دستگاه پژو آردی، کامیون بنز و نیسان بوده است.
رئیس جمعیت هلالاحمر شهرستان آبیک درباره این خبر گفت: در تصادف زنجیرهای که در لاین جنوبی اتوبان شهر آبیک به سمت کرج و سه کیلومتر پس از پایگاه امدادی اورژانس رخ داد، تمام عوامل اورژانس حضور داشتند و نیروهای امدادی جمعیت هلالاحمر نیز در سر صحنه تصادف حاضر شدند..
وی ادامه داد: در این تصادف دو نفر از مصدومان توسط نیروهای امدادی جمعیت هلالاحمر به بیمارستان منتقل شدند و 6 مصدوم دیگر به صورت سرپایی مداوا شدند.
اخبارحواداث - باشگاه خبرنگاران
................................
اجیر کردن آدم کش گدا برای قتل همسر/ صورت زن جوان با ضربات چکش له شد
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 12:01
یک مامور آتش نشانی اهل " امریکا " همسر خود را به قتل رساند .
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ،یک مامور آتش نشانی اهل " آمریکا " همسر خود را به قتل رساند .
آقای " جورج یتافای " 43 ساله اهل " لاس و گاس " با اجیر کردن یک بی خانمان همسر خود " شانا " 46 ساله را به قتل رساند .
براساس گزارش پلیس " تیافای " که یک مامور آتش نشانی بود پس از جدا شدن از همسر خود که مدت 6 سال با یکدیگر زندگی می کردند و یک دختر به نام " مدیسون " داشتند با یک هدف کینه توزانه تصمیم به انتقام و قتل قربانی گرفت و در سپتامبر 2012 با همکاری یکی از دوستان خود به نام " استیون نوئل اسکات " که یک بی خانمان بود دست به این جنایت هولناک زد .
![اخبار,اخبار حوادث , قتل اخبار,اخبار حوادث , قتل](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3286.jpg)
براساس تحقیقات به عمل آمده توسط پلیس معلوم شد " یتافای " کلید خانه قربانی را به " استیون " داد و با خریداری یک اسلحه سرد که یک چکش بود و دادن مبلغ 5000 دلار پاداش به " استیون " برنامه قتل را اینگونه برنامه ریزی کرد و شب قبل از جنایت " استیون " با وارد شدن به خانه قربانی که در آن ساعت برای کار کردن در شیفت شب در" کافی شاپ" در خانه نبود در انتظارقربانی در کمد اتاق خواب او پنهان شد .
هنگامی که " شانا " به خانه برگشت این جنایت کار با چکش در 17 مورد به سر و گردن قربانی ضربه وارد کرد و باعث مرگ او شد .
![اخبار,اخبار حوادث , قتل اخبار,اخبار حوادث , قتل](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3287.jpg)
پلیس در یک تحقیق و بررسی که چندین ماه به طول انجامید با یافتن شواهد از جمله تماس تلفنی در 87 مورد بین " استیون " و " یتافای " و همچنین فیلم دوربین فروشگاه که این دو به خرید " چکش و یک دست لباس مشکی یک چاقو و یک جفت دستکش " پرداختند و بررسی یک شلوار جین که در چادر " استیون " بی خانمان یافت شد و DNA مربوط به " استیون " و قربانی بر روی آن وجود داشت پی به راز این جنایت بردند.
پلیس " اسیتون " و " یتافای " را به جرم قتل مادر یک دختر 8 ساله دستگیر کرد و به حبس برد .
این دو جنایت کار در دادگاهی که چندی پیش برگزار شد محاکمه شدند .
آقای " یتافای " به جرم قتل و اجیر کردن یک بی خانمان برای عمل جنایت کارانه خود به حبس ابد بدون امکان استفاده از ضمانت برای آزادی و "استیون" نیز به جرم قتل به حبس ابد محکوم شد .
اخبار حوادث - باشگاه خبر نگاران
..............................
سرقت عجیب مرد مغازهدار برای جذب مشتری
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 11:50
مردی که شبانه با تخریب دیوار دو مغازه فروش تلفن همراه به این محلها دستبرد زده بود، هنگام فروش اموال دزدی دستگیر شد.
به گزارش جام جم، رسیدگی به این پرونده خرداد امسال با شکایت مرد مغازه داری در دستور کار ماموران پلیس آگاهی استان زنجان قرار گرفت.
شاکی در اظهاراتش گفت: امروز زمانی که به مغازه ام در یکی از محله های شهر زنجان آمدم، مشاهده کردم بخشی از دیوار پشت مغازه ام تخریب شده و فردی با ورود به مغازه ام گوشی های گرانقیمت، تبلت و لپ تاپ را به ارزش 60 میلیون تومان سرقت کرده است.
دومین سرقت
جستجوی پلیس برای دستگیری سارق یا سارقان مغازه ادامه داشت تا این که یک هفته بعد از وقوع این سرقت، دزدی دیگری از یک مغازه فروش تلفن همراه به پلیس آگاهی گزارش شد. ماموران انتظامی با اعزام به محل حادثه مشاهده کردند، سارق این بار هم دیوار پشتی مغازه را تخریب کرده و 50 میلیون تومان گوشی و تبلت سرقت کرده بود.
بررسی این دو پرونده نشان می داد که سارق باید یک نفر باشد و آشنایی کامل به محل های سرقت داشته باشد بنابراین به جستجو در این رابطه ادامه دادند.
دستگیری دزد ارزان فروش
با گذشت سه ماه از وقوع این سرقت، ماموران به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد مردی در حال فروش گوشی، تبلت و لپ تاپ های گرانقیمت به قیمت پایین تر از مبلغ اصلی آن است. ماموران احتمال دادند این فرد باید رابطه ای با این دو سرقت داشته باشد. در این مرحله ماموران او را زیرنظر گرفتند و معلوم شد این فرد در حال فروش همان اموال دزدی مالباختگان است. با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله جدیدی شد تا این که متهم با هماهنگی قضایی در مخفیگاهش دستگیر شد. در بازرسی از این مکان 92 دستگاه گوشی های تلفن همراه، تبلت و لپ تاپ های سرقتی کشف شد. متهم برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد و به ارتکاب این سرقت ها اعتراف کرد.
سرهنگ جعفر رحمتی، رئیس پلیس آگاهی استان زنجان در این باره گفت: متهم در بازجویی ها اعتراف کرد، خودش مغازه فروش تلفن همراه داشته و پس از بررسی مغازه مالباختگان تصمیم گرفته با دستبرد به این دو مغازه، تلفن و تبلت ها را در مغازه اش به قیمتی پایین بفروشد و با این کار هم سود خوبی به دست بیاورد و هم مشتریانش بیشتر شود. طی چند روز گذشته هم به خاطر ارزان بودن اجناس، مشتریان زیادی پیدا کرده بودم.
تحقیقات تکمیلی برای مشخص شدن دیگر جرایم متهم و سرقت های احتمالی اش ادامه دارد.
اخبارحوادث - جام جم
..................................
پسر خردسال، شیطان را به دام انداخت
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 10:33
مرد جوان که با ربودن پسران آنها را مورد آزار و اذیت قرار میداد، زمانی که برای طرح شکایت درباره سرقت تلفن همراهش به کلانتری رفت، تصور نمیکرد یکی از قربانیانش هم آنجا باشد. مرد شیطان صفت مدعی شده در کودکی خود قربانی آزار و اذیت شده و برای انتقام کودکان را میربوده است.
به گزارش جام جم، بهمن سال گذشته مردی با حضو در پلیس آگاهی شهرستان شهریار در غرب استان تهران از گم شدن پسر خردسالش خبر داد. با تشکیل پرونده قضایی و همزمان با شروع تحقیقات، ماموران جستجو برای یافتن پسر خردسال را آغاز کردند تا این که او به خانه بازگشت و ماجرای تلخی را که برایش رخ داده بود، برای والدینش تعریف کرد و تصمیم به شکایت از مرد آزارگر گرفت.
ربودن در مسیر باشگاه
ماموران به تحقیق از این کودک پرداختند که وی در اظهاراتش گفت: عصر روز حادثه به خانه باز می گشتم که مردی با خودروی پرایدش سد راهم شد و از من در رابطه با نشانی یک باشگاه ورزشی پرس و جو کرد. زمانی که نشانی را به او دادم، او از من خواست سوار خودرویش شوم تا مرا هم به مقصدم برساند.در میانه راه مرد جوان به جای این که به سمت باشگاه ورزشی حرکت کند، تغییر مسیر داد و به خارج از شهر حرکت کرد.
از او خواستم خودرو را متوقف کند که توجهی نکرد و با چاقویی که همراه داشت مرا تهدید به مرگ کرد.
وی اضافه کرد: با توقف خودرو مقابل یک چهاردیواری مخروبه، او پیاده شد و مرا کشان کشان از خودرو پیاده کرد و به داخل مخروبه برد و مورد آزار و اذیت قرار داد. هرچه گریه و التماس کردم بی فایده بود. او مرا کتک زد و تهدیدم کرد اگر این موضوع را به پدر و مادرم بگویم، دوباره مرا با خود می برد. ترسیده بودم و زبانم بند آمده بود.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی به دستور اسماعیل برجسته، بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب شهریار، جستجوی پلیس برای دستگیری مرد آزارگر ادامه داشت تا این که چهار خانواده دیگر هم همراه پسران ده تا 13 ساله شان با حضور در پلیس آگاهی و ارائه شکایت هایی اعلام کردند فرزندانشان در دام یک مرد آزارگر گرفتار شده است.
شناسایی آزارگر در کلانتری
در این مرحله ماموران با تحقیق از افرادی که قربانیان مرد آزارگر بودند، متوجه شدند آنها نیز مانند نخستین شاکی در دام همان مرد آزارگر گرفتار شده اند. با افزایش شکایت ها روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد تا این که با گذشت شش ماه از وقوع حادثه، روزهای پایانی هفته گذشته یکی از قربانیان که همراه پدرش برای پیگیری پرونده به دادسرا رفته بود، به طور اتفاقی متوجه مردی شد که شباهت بسیاری به همان مرد آزارگر داشت که با مشاهده وی بشدت ترسیده بود و فقط گریه می کرد. پدر این کودک بلافاصله موضوع را به ماموران مستقر در دادسرا اطلاع داد و آنها بموقع وارد عمل شده و متهم پیش از آن که فرصتی برای فرار پیدا کند، دستگیر شد.
او با انتقال به شعبه اول دادسرا بازجویی و مدعی شد پسر خردسال را نمی شناسد و با توجه به این که سارقان راهش را سد کرده و گوشی تلفن همراهش را دزدیده اند، برای شکایت به دادسرا آمده که اشتباهی دستگیر شده است.
در حالی که متهم همچنان خود را بی گناه معرفی می کرد، دیگر قربانیان پرونده نیز در دادسرا حاضر شده و با مشاهده متهم، او را شناختند و در حالی که همچنان از او وحشت داشتند، با دستانی لرزان او را به بازپرس پرونده نشان دادند و اعلام کردند او همان فردی بوده که آنها را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است.
اعتراف به ربودن پسران
مرد آزارگر زمانی که توسط شاکیان پرونده شناسایی شد، بناچار سکوتش را شکست و به ربودن پسران خردسال و نوجوان و آزار و اذیت آنها اعتراف کرد و گفت: نمی خواستم این اتفاق برای این افراد پیش بیاید؛ اما وسوسه شیطانی باعث شد آنها را به دام بیندازم. زمانی که من هم در سن این کودکان بودم، چند بار توسط مردان معتاد و کارتن خواب ربوده شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. آن زمان به قدری ترسیده بودم که حتی ماجرا را برای خانواده ام تعریف نکردم. همیشه کابوس آن شب های تلخ با من همراه بود و حتی تا بزرگسالی و زمانی که ازدواج کردم نیز این کابوس ها ادامه داشت. انگار من هم تشنه انتقام شده بودم. تصمیم گرفتم برای این که آن کابوس ها را فراموش کنم، خودم کودک آزار شوم.
بنابر این به بهانه پرسیدن نشانی باشگاه های ورزشی، کودکان و نوجوانان را می ربودم و با انتقال به مخروبه ای خارج از شهر آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دادم. گمان می کردم با این کار کابوس های شوم کودکی ام پایان می گیرد، اما این گونه نشد و هر شب کابوس صحنه آزار و اذیت این کودکان و نوجوانان را هم می دیدم و کابوس هایم بیشتر شده بود. گمان نمی کردم دستگیر شوم. احساس می کردم قربانیانم مثل خودم از ترس اتفاقی که برایشان افتاده، سکوت می کنند که این گونه نشد.
متهم با قرار قانونی روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی از وی برای مشخص شدن دیگر جرایمش ادامه دارد.
اخبار حوادث - جام جم
...........................................
2 کودک قربانی مادر افسرده
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 10:13
زن جوان در اقدامی جنونآمیز پسر 12 روزه خود و دختر شش ساله همسرش را به قتل رساند. متهم پس از کشتن بچهها قصد خودکشی داشت که ناکام ماند.
به گزارش جام جم، ظهر 9 شهریور مردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی 110 شهرستان قروه از کشته شدن دو کودک خود توسط همسر 37 ساله اش در یکی از محله های این شهر خبرداد.
کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی این شهر برای بررسی موضوع به محل جنایت اعزام شده و مشاهده کردند پسر 12 روزه و دختر شش ساله غرق در خون کف اتاق افتاده اند و زن جوان هم کنار اجساد آنها نشسته و گریه می کند. زن جوان مدام با خود می گفت: نمی خواستم آنها را بکشم، نفهمیدم چطور شد، از کاری که انجام داده ام بشدت پشیمانم. مرا مجازات کنید. فرزندانم را از دست دادم و زندگی دیگر برایم ارزشی ندارد.
کارآگاهان جنایی موضوع این جنایت را به بازپرس کشیک دادسرا اطلاع داده و با هماهنگی قضایی جسد پسر نوزاد و خواهرش به پزشکی قانونی و متهم به قتل و شوهرش به پلیس آگاهی منتقل شدند.
همسرم قاتل است
ابتدا پدر خانواده در اظهاراتش گفت: صبح که خانه را به قصد رفتن به محل کارم ترک کردم، همسرم و بچه ها کنار هم خوابیده بودند. ظهر که به خانه برگشتم کسی در را باز نکرد. در را با کلیدباز کردم و وارد خانه شدم. چند بار همسرم را صدا زدم اما پاسخی نداد. دلهره عجیبی داشتم. به سمت اتاقی که اعضای خانواده ام آنجا خوابیده بودند، رفتم که با صحنه دلخراشی روبه رو شدم.
وی اضافه کرد: پسر12 روزه مان محمدجواد و دخترم حدیث 6 ساله که از همسر اولم بود غرق در خون کف اتاق افتاده بودند و همسرم نیز کنار جسد فرزندانمان خوابیده بود. با دیدن این صحنه و مرگ دو فرزندم بشدت شوکه شدم و زبانم بند آمد. باورم نمی شد همسرم که این قدر بچه ها را دوست داشت، به این جنایت دست زده باشد.
همسرم را که بیدار کردم، بلند شد و فقط می گریست و فریاد می زد مرا ببخش. اشتباه کردم. نفهمیدم چه شد. همان موقع به پلیس زنگ زدم و ماجرارا خبر دادم.
در این مرحله زن جوان که مرتکب دو جنایت شده بود، در بازجویی و در همان اظهارات اولیه به قتل نوزاد خود و دخترخوانده اش اعتراف کرد.
پشیمانم
متهم به قتل در حالی که بشدت دچار عذاب وجدان شده بود و می گریست درباره جنایتی که مرتکب شده بود گفت: من به فرزندم و دختر شوهرم علاقه مند بودم و هنوز باور نمی کنم با دستان خودم زندگی آنها را گرفته ام. پیش از زایمان چند باری با شوهرم بگو مگو هایی داشتم و همین موضوع باعث شده بود کمی تند خو و عصبانی شوم که با تولد پسرم شدت عصبانیتم بیشتر شد و مدام افسرده بودم. حال خوبی نداشتم. در دوازدهمین روز تولد پسرم بود که شوهرم به محل کارش رفت. من و بچه ها با هم تنها بودیم. در یک لحظه جنون به من دست داد و تصمیم به کشتن بچه ها گرفتم.
وی اضافه کرد: ابتدا سراغ پسر 12 روزه ام رفتم. او را که آرام به خواب رفته بود، با دستانم خفه کردم. بعد با برداشتن چاقویی از آشپزخانه سرش را بریدم. در همان موقع در حالی که بشدت گریه می کردم، دختر شوهرم از خواب بیدار شد. حدیث شش ساله با دیدن من وحشت کرده بود. دستانش را گرفتم و اجازه ندادم فرار کند. بعد او را هم مثل پسرم خفه اش کردم و سر او را هم بریدم و کنار جسد غرق در خون پسرم قرار دادم.
متهم به قتل اضافه کرد: پنج دقیقه ای از ماجرا نگذشته بود که به خود آمدم و تازه فهمیدم هردو بچه را کشته ام. بلافاصله چند تکه پارچه آوردم و سعی کردم با بستن گلویشان جلوی خونریزی را بگیرم اما خیلی دیر شده بود و هر دوی آنها مرده بودند. چاقو را برداشتم و می خواستم به زندگی خودم هم پایان دهم که جرات این کار را نداشتم. خیلی پشیمان شده بودم اما دیر شده بود و آنها نمی توانستند زنده شوند. آن قدر گریه کردم که حالم بد شده و کنار جسد بچه ها افتادم و خوابم برد. پشیمانم. مرا زودتر مجازات کنید.
بررسی سلامت روانی
متهم به قتل پس از تحقیقات مقدماتی روانه زندان شد و قرار است به پزشکی قانونی معرفی شود تا مشخص شود در روز جنایت دچار جنون شده یا نه؟
اخبار حوادث - جام جم
...........................
ابهام ١١ ساله در پرونده جنایت دسته جمعی
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 10:08
جلسه محاکمه دو متهم این پرونده در حالی برگزار شد که یکی از همدستان آنها همچنان متواری است
پرونده قتل پسر مسافرکش، پس از گذشت ١١سال همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و با تجدید شدن دوباره جلسه محاکمه، بار دیگر رازهای این جنایت فاش نشد.
٢٩ شهریور سال ٨٣ خانواده پسری ٢٦ ساله به نام بهنام به پلیس مراجعه کردند و از ناپدید شدن پسرشان خبر دادند. آنها به ماموران گفتند: «بهنام با خودروی پیکانش در حوالی جاجرود مسافرکشی میکرد. اما از دیشب که برای کار از خانه بیرون رفت تا الان بازنگشته است.»
با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش درباره پیدا کردن بهنام آغاز شد. درحالی که تحقیقات دراینباره ادامه داشت کارآگاهان جسد پسر جوان را در حوالی جاجرود پیدا کردند که با چاقو کشته شده و به داخل دره انداخته شده بود.
بنابراین تلاش برای دستگیری قاتل آغاز شد. در ادامه جست و جوها تیم تحقیق متوجه شد که بهنام آخرین بار سه پسر جوان را بهعنوان مسافر سوار خودرواش کرده است. بنابراین تحقیقات درباره شناسایی و دستگیری این سه پسر آغاز شد و درنهایت آنها در یک عملیات پلیسی بازداشت شدند. یکی از این سه متهم ١٨ ساله در بازجوییها با اعتراف به قتل بهنام به کارآگاهان جنایی گفت: «من و دو نفر از دوستانم سوار خودروی این پسر شدیم. در راه وسوسه شدیم که از او سرقت کنیم. برای همین او را به یک محیط خلوت کشانده و قصد داشتیم خودرواش را بدزدیم. اما او مقاومت کرد و ما هم او را کشتیم.»
یکی دیگر از متهمان به ماموران گفت: «آن شب من و دوستم با هم ضربات چاقو را به مقتول وارد کردیم و هر دویمان قاتل هستیم. اما حمید فقط با ما همدستی کرد و ضربهای نزد.»
با این اعترافات، پرونده آنها پس از بازسازی صحنه جنایت و صدور کیفرخواست به شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا متهمان در این شعبه محاکمه شوند. اما درست چند روز مانده به جلسه محاکمه متهمان، حمید که اتهامش معاونت در قتل بود، به مرخصی رفت و دیگر بازنگشت. با فراری شدن متهم، پرونده بار دیگر به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد، تا متهم فراری دستگیر و پرونده پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری فرستاده شود.
اما تجسسهای ماموران پلیس برای شناسایی و دستگیری متهم فراری نتیجه نداد و این پسر هرگز دستگیر نشد. بنابراین با دستگیر نشدن متهم و طولانی شدن مدت این پرونده، دو پسر قاتل در شعبه ٧١ دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
آنها که قرار بود پس از گذشت ١٠سال از جنایت، به اتهام مشارکت در قتل در مقابل هیأت قضایی بایستند، اینبار اظهارات خود را تغییر دادند و صحبتهای تازهای درباره جنایت مطرح کردند.
قاتل اصلی به ٥ قاضی جنایی گفت: «من و دوستم از بچگی با هم پیمان دوستی بسته بودیم و حتی اسم همدیگر را روی دستمان حک کرده بودیم. برای همین وقتی این اتفاق افتاد، دوستم هم به حمایت از من خودش را قاتل معرفی کرد و گفت که او هم با چاقو ضرباتی به مقتول وارد کرده است. در صورتی که ضربهها را فقط من زدم.»
در ادامه متهم دیگر این پرونده نیز به قضات گفت: «من چون میخواستم معرفت نشان دهم و دوستم را تنها نگذارم به این جنایت اعتراف کردم. در صورتی که اصلا ضربهای به مقتول نزدم و این قتل کار من نیست. من فقط در آن محل حضور داشتم.» با این اظهارات در پایان جلسه محاکمه، هیأت قضایی وارد شور شدند و قرار شد که پس از حضور شاهدانی که در این پرونده بودند، دراینباره تصمیم بگیرند.
برای همین چند شهود برای اثبات صحبتهای متهمان به دادگاه فراخوانده شدند تا مشخص شود قاتل این پسر یک نفر یا دو نفر بوده است. با احضار شهود صبح دیروز قرار بود که جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار و حکم نهایی صادر شود، اما به دلیل منتقل نشدن متهمان از زندان به دادگاه این جلسه تجدید شد و بار دیگر به تعویق افتاد.
اخبار حوادث - شهروند
...................................
پدر بی رحم 30 سال دخترش را قربانی اعمال پلید خود کرد + تصاویر
- مجموعه: اخبار حوادث
- تاریخ انتشار : پنج شنبه, 19 شهریور 1394 09:46
یک پدر اهل بریتانیا پس از 30 سال زندانی کردن و تعرض به دختر خود به 18 سال حبس محکوم شد .
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان ،یک پدر اهل بریتانیا پس از 30 سال تعرض به دختر خود به 18 سال حبس محکوم شد .
قربانی خانم " بوبی وودلی " 34 ساله پس از 30 سال مورد تعرض و اذیت و آزار قرار گرفتن توسط پدر خود آقای " کولین گوس " 77 ساله سرانجام توانست با بیان شکنجه های خود این پدر بی رحم را متهم و به مجازات اعمال غیر انسانی خود برساند .
![اخبار,اخبارحوادث تجاوز اخبار,اخبارحوادث تجاوز](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3266.jpg)
قربانی گفت: هنگامی که مادرم 18 سال و پدرم 30 سال داشت من به دنیا آمدم وقتی فقط 4 ساله بودم برای گذراندن تعطیلات به مدت 2 هفته با پدر و اقوامش به مزرعه ای در" دون "رفتیم که روزهای شوم زندگی من از انجا آغاز شد و در آنجا مورد اذیت و آزار او قرار گرقتم .من که نمی دانستم که برای من چه اتفاقی دارد می افتد پس از بازگشت از سفر رفتار پدرم را برای مادر خود بازگو کردم .
مادرم با گزارش به پلیس باعث بازداشت او برای نخستین بار شد اما پس از اینکه هیچ جرمی ثابت نشد او تبرعه و آزاد شد .
او پس از آن شروع به رفع مایحتاج من و تهیه هر چیزی که دوست داشتم کرد.از خرید شیشه های شکلات و آبنبات های رنگی در کودکی گرفته تا وقتی بزرگتر شدم با دادن پول مرا سورپرایز می کرد وقتی به سن 14 سالگی رسیدم دریافتم که ازای همه آنها را باید بپردازم .
در همان موقع مادرم که دیگر امیدی به ادامه زندگی با پدرم نداشت ،ما را ترک کرد و من با هیولای زندگی ام تنها ماندم . پس از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط او در سن 14 سالگی ،تصمیم به درخواست کمک از معلم خود گرفتم و برای بار دوم با شکایت از او و حمایت مسئولین از این مرد بی شرم و سرکوب من به بهانه ی هزیان گفتن او به جنایت خود ادامه داد
پس از شکایت و مضنون به تجاوزشدن سرپرست من ، تصمیم گرفته شد تا در یک موسسه نگهداری از بچه های بی سرپرست به زندگی خود ادامه دهم و یک روز که در حال برگشت از مدرسه به مکان زندگی ام بودم او بوسیله خودروی خود مرا دزدید و برای اینکه کسی مرا پیدا نکند در صندوق خودرو نگهداری می کرد .
را متهم و به مجازات اعمال غیر انسانی خود برساند .
![اخبار,اخبارحوادث تجاوز اخبار,اخبارحوادث تجاوز](http://www.beytoote.com/images/stories/news/94/06/9406-19t3267.jpg)
شبها و روزهایی که بدون هوای کافی برای نفس کشیدن بدون آب و غذا کافی در آن تاریکی حبس بودم که در یک مورد حبس من 5 هفته در
صندوق پژو این پدر بی رحم به طول انجامید و او فقط با دادن مقداری آب میوه و یک نوع داروی اعتیاد آور مرا ساکت نگه می داشت .
پس از آن مرا به خانه ای در " کورن وال " در نزدیکی " سالتاش " برد و در آنجا حبس کرد من که مانند یک کنیز و برده به جای مدرسه رفتن مجبور به آشپزی و تمیز کردن خانه بودم تا شب که او به خانه باز می گشت و مرا مورد اذیت و آزار قرار می داد .
پس از یک سال هنگامی که یکی از همسایه ها خبر گم شدن " بوبی " را در سال 1990 در یک خبر ویددیویی در تلوزیون دید او را شناخت و با پلیس تماس گرفت.
" گوس " جنایت کار توسط پلیس بازداشت و بازهم به طور ناباورانه ای بدون هیچ گونه اتهام آزاد شد و " بوبی " که از زندگی با همسر خود راضی بود و یک دختر 7 ساله داشت برای حفظ زندگی دخترش و از ترس اینکه دخترش طعمه پدر حیوان صفت خود شود تصمیم به شکایت از پدرم و اعتراف شکنجه و جنایت او در 30 سال گذشته گرفت.
" گوس " پس از آن توسط پلیس بازداشت و در دادگاه به اتهام تعرض و شماری از جرایم دیگر به 18 سال زندانی در سن 77 سالگی محکوم شد .
اخبار حوادث - باشگاه خبر نگاران
.....................................