به گزارش صبحانه، یکی از فواید و ثمرات رونق شبکه های اجتماعی در داخل کشور، امکان ارتباط مداوم و دو سویه رسانه ها با کاربران خود است که کمک خواهد کرد، علائق و نیازهای کاربران گرامی به مدیران منتقل و بررسی شود.
بر این اساس، دبیران سرویس های تخصصی صبحانه با ایجاد گروههایی در شبکه اجتماعی تلگرام، نسبت به ارائه مهم ترین و جدیدترین اخبار این حوزه ها اقدام و بازخوردهای لازم را از سوی مخاطبان دریافت خواهند کرد.
بر این اساس، شما نیز می توانید اخبار، پیام ها و تصاویر اختصاصی خود را جهت انتشار، در اختیار ما قرار دهید تا در صورت تمایل با نام خودتان منتشر شوند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که در صورت تکمیل ظرفیت هرکدام از این گروهها، گروههای مشابه دیگری جهت ارتباط با کاربران ایجاد و معرفی خواهد شد.
برای عضویت در هر گروه روی لینک روبروی آن کلیک کنید .
یا اگر مشکل در عضویت داشتید شماره خودتان به همراه گروه درخواستی در بخش نظرات همین خبر منتشر کنید تا اضافه شود البته شماره های شما در مجموعه صبحانه منتشر نمی شود و فقط برای اد کردن استفاده خواهد شد.
اخبار حوزه بازار و قیمت کالاها:
https://telegram.me/joinchat/0696a3f8024646bf5858ad78b90a5149
اخبار و مطالب فناوری:
https://telegram.me/joinchat/04b5a2ee0081dfad590773f7c5c94d73
اخبار حوادث و جالب (گروه گوناگون):https://telegram.me/joinchat/020a638f01c89cc61044a80db46cd65bاخبار حمل و نقل:https://telegram.me/joinchat/05bf148f0216651570aedad128824287اخبار بانک و بیمه و بورس:https://telegram.me/joinchat/02e8930e01e731706f77d2d87d54fc36
از خوانندگان و همکاران عزیزی که قصد دارند در گروه ها فعالیت کنند با پذیرفتن قوانین گروه ما در بهتر اداره شدن گروه ها یاری کنند
قوانین گروه های مخاطبین صبحانه آنلاین در تلگرام:
١- درج مطالب غیر مرتبط با گروه و مطالب توهین آمیز اکیدا ممنوع است.
٢-استفاده از استیکرهای نامناسب و رکیک اکیدا ممنوع می باشد.
٣- چت در گروه ممنوع است. این گروه ها فقط برای به اشتراک گذاشتن اخبار مرتبط با گروه و اطلاع رسانی و بحث در مورد خبرها می باشد.
امیدواریم اوقات خوشی را در کنار هم تجربه کنیم.
منتظرتان هستیم...
آشنایی با شماره 1 کلش آو کلنز ایران +عکس
در دنیای کلش آو کلنز همه امیررضا را می شناسند. رکورددار تعداد کاپ در ایران است و همه کلش بازها آرزو می کنند جای او باشند. از امیررضا خواستیم تا با هم درباره این بازی و دنیای بزرگ این بازی حرف بزنیم.
به گزارش صبحانه، در دنیای کلی آو کلنز همه امیررضا را می شناسند. رکورددار تعداد کاپ در ایران است و همه کلش بازها آرزو می کنند جای او باشند. از امیررضا خواستیم تا با هم درباره این بازی و دنیای بزرگ این بازی حرف بزنیم. راستش را بخواهید، منتظر بودیم یک موجود عجیب و غریب ببینیم با موهای ژولیده و عینک ته استکانی که مدام در حال جویدن ناخنش است. او و دو برادرش، حمیدرضای 21 ساله و علیرضای 34 ساله، هیچ کدام عجیب و غریب نبودند. جوان های مرتبی که هر روز شبیه شان را در خیابان و دانشگاه و بازار می بینیم. خب، اول خودتان را معرفی می کنید؟
امیررضا: من امیررضا هستم. برادر کوچکم حمیدرضا و علیرضا هم برادر بزرگ تر است.همه کلش بازی می کنید و در یک سطح؟
امیررضا: هر سه تایمان بازی می کنیم، ولی حمیدرضا و علیرضا از من عقب ترند.
کارتان چیست؟
امیررضا: بعد از گرفتن دیپلم وارد بازار کار شدم. الان هم در زمینه چاپ و تبلیغات فعالیت می کنم. حمیدرضا دانشجو است و علیرضا هم تولیدکننده.
با چه آیدی ای در کلش حضور دارید؟
امیررضا: با اسم های خودمان.علیرضا: اوایل خود کمپانی سوپرسل که سازنده بازی است، اجازه تغییر اسم نمی داد، اما الان هرکس می تواند یک بار نام خود را تغییر دهد.
کلش آو کلنز را تعریف کنید.
امیررضا: به نظر من کلش یک بازی جذاب استراتژیک است که مخاطبینش هیچ گروه سنی خاصی ندارند. یعنی هرکس با هر سن و سالی می تواند درگیرش شود و از آن لذت ببرد. محوریت بازی و ملاک برنده و بازنده هم تعداد کاپ هایی است که هر کس از آن خود می کند.تو خودت چند تا کاپ داری؟
امیررضا: رکورد کاپ ایران دست خود من است، 4901. الان 4775 تا کاپ دارم.
در طول چند سال توانستی این مقدار کاپ را به دست بیاوری؟ کلا چند وقت است که بازی می کنی؟ روزی چند ساعت؟
امیررضا: حدود دو سال و نیم. تقریبا روزی هشت ساعت را به طور کامل به بازی اختصاص می دهم، یعنی اتک می زنم و حسابی به آن می پردازم. هشت ساعت دیگر هم در بازی حضور دارم، یعنی حواسم بهش است.حتی بین کار؟
امیررضا: بله حتما. به این دلیل که وقتی شما برای پیدا کردن مَپ بازی را سرچ کنید، به طور میانگین هر ساعت دو عدد مَپ آزاد می شود برای اتک زدن. به همین دلیل باید همیشه آماده باشید که فرصتی از دست نرود.
حالا چه شد که درگیر این بازی شدید؟
امیررضا: وقتی مَکس لِول شدم، دیگر لذتش آنقدر شد که نتوانستم بی خیالش شوم. بازی خیلی جذابی است. ببینید شما در این بازی یک سری وسایل دفاعی دارید که باید تلاش کنید برای به روز کردن و مستحکم ساختنشان. سربازهایتان را باید قوی تر کنید و وقتی در هر کدام از این ها به نقطه آخر می رسید، به اصطلاح مکس لول شده اید. وقتی هم که مکس لول می شوی، دیگر نمی توانی بازی را رها کنی. همان اول که بازی آمده بود، حدود دو سال و شش ماه قبل، تعداد ایرانی های حاضر در آن خیلی کم بودند. بیشتر که شدند، هیجان بازی بیشتر شد و فضای رقابتی اش هم. کم کم قاعدتا جذابیتش هم افزایش یافت و رهاکردنش ناممکن تر شد.
چه شد که با کلش آشنا شدی؟
امیررضا: برای سفر به ترکیه رفته بودم که دیدم یک بچه مدرسه ای حسابی سرگرم گوشی اش است. پرسیدم و گفت دارم فلان بازی را می کنم. از سر کنجکاوی بازی را همان روز دانلود کردم و خوشم آمد.برادرهایت هم به واسطه تو درگیر شدند؟
امیررضا: خودشان درگیر شدند. جذابیت بازی آن قدر بود که طرفش بیایند.
شخصیت های مورد علاقه تان در بازی کدام است؟
امیررضا: من خودم گالم و پکا را بیشتر از همه دوست دارم.علیرضا: من جاینت بیشتر از همه برایم جذاب است. فکر هم می کنم که وال بریکر خیلی مظلوم است و با این که کار زیادی انجام می دهد، در حقش اجحاف می شود. بازی کلش آو کلنز مثل زندگی است. بستگی دارد که چطور نگاه می کنید. من خودم قضیه را این طور می بینم که پول شما سرمایه شماست. باید بدانید چطور پولتان را سرمایه گذاری کنید. این که بدانید چه باید کرد. مورد دیگر این که بدانید برای حمله به یک فرد از چه سمتی باید خیز برداشت و برای دانستنش هم لازم است که بتوانی نقاط ضعف دیگران را خوب تشخیص دهی. از این ها مهم تر باید بتوانی نقاط ضعف خودت را هم خوب بشناسی و سریع برای ترمیم اقدام کنی.
چطور توانستید این قدر پیشرفت کنید؟
امیررضا: باید برای بازی خرج کنی. باید برای خریدن ابزار و دستگاه و سرباز دفاعی جم بخری؛ الماس هایی که با آن ها خرید و فروش می کنند. برای بیشتر شدن قدرت و جایگاهت باید همین طور جم بخری و بخری. گاهی اوقات هم برای این که یک وسیله دفاعی آپدیت شود، باید دو هفته صبر کنی، اما همین دو هفته را می توانی با خرج کردن 20 هزار عدد جم صرفه جویی کنی. هرچه بیشتر خرج کنی، هم زودتر پیشرفت می کنی و هم بهتر.
تاحالا پولی هم از این بازی درآورده ای؟
امیررضا: هرچه داشتم دادم، اما چیزی از بازی درنیاوردم.درست است اکانتی هم بوده که 60 میلیون فروخته شده؟
امیررضا: 60 میلیون که عدد درستی نیست، اما برای مثال من خودم برای اکانتم تا به حال 70 میلیون تومان خرج کرده ام.علیرضا: فکر کنم ارزشمندترین اکانت ایران مال امیررضا است که بیشتر از 15 میلیون خریدار ندارد.
70 میلیون خرج کرده ای و با این حال اگر بخواهی بفروشی، بیشتر از 15 میلیون نمی خرند؟
امیررضا: بله دقیقا.علیرضا: پول عشقش را داده. امیررضا از اول بازی نکرد که بخواهد اکانتش را بفروشد.
می ارزید؟
امیررضا: من فکر می کنم می ارزید. این هم هست که این مبلغ را کم کم خرج کردم. مثلا هر بار یک میلیون تومان.
یعنی 70 میلیون پول را طی دو سال خرج این بازی کرده ای. می شود حدودا ماهی دو و نیم میلیون تومان. درست است؟
امیررضا: بله تقریبا.
تا کی بازی خواهی کرد؟
امیررضا: می خواستم اول ایران شوم. رکورد کاپ ایران را زدم و در جهان هم سوم هستم. می خواستم به این جا برسم که رسیدم همین از نظر فکری ارضایم می کند.
یعنی ممکن است کمتر بازی کنی؟
امیررضا: احتمالا کمتر خواهدشد.علیرضا: به نظر من امیررضا به این زودی ها بی خیال بازی نمی شود. الان رکورد کاپ ایران را دارد و از این به بعد برای لجندشدن تلاش خواهدکرد. این شرکت سوپرسل از آن جا که خیلی باهوش است، در شروع بازی به شما مقداری جم به صورت رایگان می دهد و همان اول موقع آموزش بازی ترغیبتان می کند که جم بخرید. تمام طراحی این بازی براساس پول درآوردن انجام شده. در آپگریدهای جدید هم بالاترین ها را رده بندی کرده است. اخیرا شرکت سوپرسل با خود بازی کلش آو کلنز رده بندی جدید ساخته که براساس آن هرکس بتواند پنج هزار کاپ دریافت کند، عنوان لجند از آن او می شود.امیررضا: که تا به حال هم تنها دو نفر در تمام دنیا به این مرحله رسیده اند. می خواهم تلاش کنم که سومین باشم. سومین در جهان و اولین لجند ایران.دوست داری این شهری را که در کلش می سازی، در دنیای واقعی هم داشته باشی؟
امیررضا: خب چون من بیشتر ساعات زندگی ام را در حال این بازی هستم، طبیعی است که بسیاری از وضعیت های بازی را در دنیای واقعی هم تصور کنم.شده که مرز بین تخیل و واقعیت را از دست بدهی و فکر کنی که واقعا پادشاه یک سرزمین هستی؟
امیررضا: آن قدر هم نه.علیرضا: البته اوایل بازی چون هنوز نتوانسته ای حقیقت را از واقعیت تفکیک کنی، زیاد برایت پیش می آید. یادم هست که اوایل وقتی امیررضا منبع های آب را می دید، اسم آرچر در بازی را بهش می داد. یا مثلا وقتی دیوار سیمانی می بیند، می گوید اوه این وال را ببین. گاهی هم شباهت بین بعضی آدم ها با شخصیت های بازی.
اگر همه دنیای کلش واقعی باشد، فکر می کنی بتوانی در دنیای حقیقی هم همه چیز را مثل بازی مدیریت کنی؟
امیررضا: صددرصد نه.
تاحالا تقلب هم کرده ای؟ این که نسخه هک شده بازی برای دانلود در دسترس است چه؟
امیررضا: اصلا در این بازی تقلب ممکن نیست. این نسخه ها هم غیرواقعی اند. حمیدرضا: نسخه های آفلاین و بی ارزش هستند. هیچ ربطی به کلش آو کلنز واقعی ندارند.
فرض کن یک روز صبح از خواب بیدار شود و ببینی بازی هست، اما دیگر چیزی به نام امیررضا و سابقه او و افتخاراتش نیست. چه می کنی؟
امیررضا: از صفر شروع می کنم.می توانی دوباره به همین نقطه و جایگاه برسی؟امیررضا: اگر بتوانم دوباره همین قدر پول خرج کنم، چرا که نه.اگر برگردی دو سال و شش ماه قبل و بتوانی انتخاب کنی که وارد این بازی بشوی یا نه، چه می کنی؟
امیررضا: شاید من واردش نشوم. اما حالا که هستم، هیچ حس پشیمانی ندارم. اگر چیزهایی را الان می دانم آن موقع هم می دانستم، وارد نمی شدم. اگر هم الان کسی بپرسد می گویم درگیرش نشو. اعتیاد شدیدی دارد و آدم را از کار و زندگی می اندازد.چه چیز دارد که آدم را درگیر خودش می کند؟
علیرضا: خودمانیم، همین که می توانی در یک دنیای بزرگ خلاف کنی و دزدی و غارت کنی و به هرکسی که دلت خواست حمله ور شوی، همین خودش لذت دارد.حمیدرضا: این که بین کلی آدم دیگر اول هستی یا بتوانی به واسطه یک بازی برای خودت صاحب نام بشوی و سری توی سرها درآوری، خیلی لذت بخش است.امیررضا: کسانی که لولشان پایین تر است، از آپگرید کردن وسایل دفاعی و دیوارهایشان لذت می برند و کسانی مثل من دنبال این هستند که موقعیتشان را تثبیت کنند و جایگاه بهتری داشته باشند. به هم پز می دهیم و کل همدیگر را می خوابانیم.این کل کل تا چه حد پیش می رود؟
حمیدرضا: بین 10 نفر اول جوری رقابت است که گاهی اکانت همدیگر را می دزدند. اکانت داداش من را هم یک نفر دزدید.امیررضا: بازی طوری است که اگر پی گیر نباشی و به موقع اتک نزنی، جایگاهت یک دفعه چند پله سقوط می کند. به واسطه مشکلی که برای مادرم پیش آمده بود، نمی توانستم آن طور که باید و شاید به بازی سرکشی کنم و مجبور شدم اکانتم را بسپرم دست یکی از رفقای خیلی نزدیکم که در رده بندی بعد از من قرار دارد و خودش آدم حرفه ای و این کاره ای است. حالا بگذرم طوری اتک زد که من ببازم، اما وقتی دوباره خواستم وارد بازی شوم، هی ریلود می کرد تا من نتوانم با اکانتم وارد شوم.حمیدرضا: اصلا برای این کار نرم افزار مخصوص هست. که خود به خود براساس یک زمان بندی مشخص بازی را ریلود می کند.امیررضا: بعد هم من تا جایی که می توانستم اطلاع رسانی کردم بین بچه ها، او هم از ترس آبرویش مجبور شد که دیگر به این کار ادامه ندهد.
یعنی رفاقتتان هم به همین خاطر به هم خورد؟
امیررضا: بله خب. صددرصد.می توانی بازی را ترک کنی؟ مثلا قرار باشد ازدواج کنی.امیررضا: خب همه اطرافیان من می دانند که من این قدر درگیر این بازی هستم. اگر قرار باشد با کسی زندگی کنم، قطعا او هم خبر خواهدداشت که ترک این بازی برایم ساده نیست و خواهدپذیرفت. البته شاید هم یک دفعه یک روز از خواب بیدار شوم و دیگر بازی نکنم.چطور ممکن است به نقطه ای برسی که دیگر بازی نکنی؟
حمیدرضا: اگر هم نخواهد بازی کند، یک دفعه خود کمپانی یک آپدیت جدید می دهد و امیررضا هم دوباره بازی خواهدکرد.امیررضا: یک ماه نبود. خیلی نبودم. ولی خب با آپدیت جدید دوباره شروع کردم.علیرضا: این بازی خیلی هوشمند است. خیلی هوشمند و به شدت پویا. برخلاف چیزی که به نظر می آید، که نه انیمیشن قدرتمندی دارد و نه ویژگی ظاهری خیلی خاصی، طوری برنامه ریزی شده که اگر شما مدتی نباشید، آن سیستم دفاعی ای که طراحی کرده اید، از یک حد خاص ضعیف تر نخواهدشد. انگار همیشه بازی تان را در حالتی نگه می دارد که اگر دوباره برگشتید و سری به آن زدید، انگیزه کافی برای ادامه داشته باشید. پشت طراحی بازی فکر بزرگی هست. یک برنامه ریزی منسجم و خیلی حرفه ای که خودش اجازه نمی دهد شما فاصله تان از بازی از مقدار خاصی بیشتر شود. از همه این ها مهم تر، حتما وابسته سازترین بخش بازی چت کردن در آن است. این که با کلی آدم دیگر آشنا می شوی. آدم هایی که در واقعیت امکان نداشت باهاشان رو به روی شوی و بشناسی شان. ولی آن جا هم صمیمی هستید و هم این که بر آن ها حکومت می کنی. تو می گویی بقیه چه کار کنند. کسانی هم که اطاعت می کنند، به این امید جلو می روند که یک روز به این جایگاه برسند. همین خودش حس خیلی خوشایندی به آدم می دهد. خودش را ببیند در حال سلطنت بر بقیه. در حال دستور دادن به بقیه.حمیدرضا: این که همه حرف تو را بخوانند. منتظر باشند ببینند چه می گویی.علیرضا: دقیقا. دقیقا. ممکن است حتی برادر کوچک ترتان در خانه از شما هیچ حرف شنوی نداشته باشد، اما توی کلش همه حرف شما را گوش می کنند.امیررضا: مجبورند گوش کنند. چاره ای جز این ندارند.حمیدرضا: اگر گوش نکنند، خود کلن بیرونشان می کند.
این قضیه درخواست دادن برای ورود به کلن های قوی چیست؟
حمیدرضا: صد تا پیام می فرستند، توی لاین و وایبر و واتسپ و هرجا که بتوانند، خواهش می کنند و خواهش می کنند.علیرضا: خود همین درخواست برای پیوستن به کلن هم ماجرایی دارد.
شرایط برای ورود به کلن چیست؟
امیررضا: خب طرف باید قوی باشد. لولش بالا باشد که بتوان به کلن کمک کند.
درست است که پول هم دریافت می کنند برای راه دادن جدیدها به کلن؟
امیررضا: خب خیلی ها پول می گیرند. ولی ما در کلن مان چنین کاری نمی کنیم. بیشتر کسانی که درخواست می دهند، خیلی بچه هستند. چه پولی بگیریم آخر.علیرضا: خیلی از بروبچه های کلن هم آدم حسابی هستند. ساختمان ساز داریم، دکتر داریم، مهندس داریم، فوتبالیست داریم.حمیدرضا: آدم مشهور هم داریم. کلی بچه معروف. مثلا همین خالد شفیع بازیکن تراکتورسازی.
خالد شفیع هنوز هم بازی می کند؟
امیررضا: هست، ولی نه زیاد. گویا اکانتش را داده به پسرخاله اش و خودش هم گاهی سر می زند. خیلی ها هستند توکل کلش آو کلنز.زیاد پیش می آید که یک نفر برای کس دیگری بازی کند؟
حمیدرضا: بله خیلی زیاد. مثلا یکی نمی تواند برای مدتی بیاید و اکانتش را می سپرد دست کسی که بهش اعتماد دارد. که طرف حواسش باشد تا او عقب نیفتند. مثلا امیررضا برای خیلی ها بازی کرده. یکی از اقواممان رفت سربازی و اکانتش را سپرد دست امیررضا. امیررضا هم که با یک دستگاه وارد بازی نمی شود. گاهی می بینی چند تا تبلت و گوشی جلویش هست و دارد به جای چند نفر بازی می کند.علیرضا: و می شود پول درآورد. این خودش یک روش برای پول درآوردن است. هستند یک سری آدم ها که به جای بقیه اتک می زنند. مخصوصا در خارج از کشور. در ایران خیلی نداریم، چون کسی به کسی چندان اعتماد ندارد. ولی در خارج از کشور خودم دیده ام که یک نفر 12-10 تا آی پد گذاشته جلوی خود و همه دستگاه های هم در حال سرچ کردن هستند که یک مپ جدید باز شود که بتواند اتک بزند. بابت این کار پول هم می گیرند.حمیدرضا: تا ماهی دو هزار دلار برای هر دستگاه یا به عبارت دیگر اکانتی که به جایش بازی می کنند.
عکس/ مد جدید دسته گل خواستگاری!
عکس/ بازيگران زن در يك قاب
عکس/ بازيگران زن در يك قاب
شیلا خداداد؛ مریم معصومي؛ اليکا عبدالرزاقی و آذر معماریان
جنجال تازه صفحه «بچهپولدارهای تهرانی»
باز هم صفحه بچهپولدارهای ایرانی یا همان «Rich Kids of Tehran»، باز هم یک جنجال تازه. این بار این صفحه که در چندماه گذشته معروف شده، فیلتر شده و دوباره فعالیتش را در کنار تعدادی صفحه هم اسمش، شروع کرده، فیلمی را از یکی از «بچهپولدار»های تهران منتشر کرده که یک یوز ایرانی را نشان میدهد که روی یک کاناپه دراز کشیده و صاحبش به او میگوید: «تولهسگ بلند شو».
به گزارش صبحانه، بعد از انتشار این فیلم در صفحه بچهپولدارهای تهرانی، این سایت دیدهبان حقوق حیوانات بود که با منتشر کردن این فیلم، به آن اعتراض کرد و نوشت براساس بررسیهای انجام شده، نقش و نگار این یوز، نشاندهنده این است که این یوزپلنگ، گونه به شدت در معرض خطر یوز ایرانی است.
این سایت دراینباره نوشته است: «بچهپولدارهای تهرانی با حیاتوحش در خطر انقراض فخرفروشی میکنند. فیلم ارسالی به تحریریه دیدهبان حاکی از نگهداری یک یوز بالغ در محل زندگی یکی از هموطنان در مکانی نامعلوم در شهر تهران است. در بخشی از این فیلم کوتاه، فیلمبردار یوزپلنگی که ظاهرا خوابیده است را با حالتی ناسزاگونه «تولهسگ» خطاب میکند.
پیگیری در رابطه با منبع انتشار این فیلم، حاکی است این فیلم در صفحه اینستاگرام «بچهپولدارها» یا Rich Kids of Tehran که با نام اختصاری RKOT شناخته میشوند، منتشر شده است. صفحات اجتماعی بچهپولدارها که در آنها تصاویری از زندگی مرفه برخی از مردم به اشتراک گذاشته میشود، تاکنون محلی برای انتشار تصاویر خوشگذرانیهای جوانان، خودروها و وسایل گرانقیمت فردی و مدهای پوششی و رفتاری جوانان بوده که پیشتر برخی رسانهها از آن انتقاد کرده بودند.
فارغ از هرگونه قضاوت در این حیطه و با تأکید بر اینکه مسائل شخصی افراد قابل تجسس نیست، باید اعلام کرد اسارت یوزپلنگ و نگهداری با عنوان حیوان دستآموز یکی از بزرگترین تخلفات در حیطه قاچاق حیاتوحش محسوب شده و در صورت صحت، نیازمند برخورد عاجل و بدون فوت وقت از طرف مسئولان است دیدهبان حقوق حیوانات، صحت فیلم منتشره را تأیید کرده ولی قادر به تأیید وابستگی آن به فرد یا مکان خاص نیست.» این فیلم بعد از آن منتشر شده که از نوروز امسال، دیدهبان حقوق حیوانات با اعلام موجودیت کمپین «قاچاق حیاتوحش نه» به همراه کمپین «تصادف با حیوانات نه» درحال برنامهریزی و اجرای مراحل اولیه اقداماتی درباره قاچاق حیاتوحش است. حالا اما انتشار این فیلم در شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری واکنشهایی را در میان مردم برانگیخته است. «مجید» دراینباره نوشته است: «خدا لعنتشون کنه که به خاطر فخرفروشی به حیاتوحش این مرز و بوم لطمه میزنن. این مسأله کاملا قابل رد گیریه. امیدوارم با عاملین این کار به شدت برخورد بشه.» «اسماعیل» اما نظر متفاوتی دراینباره نوشته است: «اينطوري كه بهتره، ازشون خوب نگهداري ميشه. امكان حفظ نسلشون هم بيشتره، بره تو طبيعت كه بلافاصله شكارش ميكنند.» این هم نظر یکی دیگر از کاربران شبکههای اجتماعی است: «اگر یوز ایرانی باشد باید طرف را شناسایی کرده و در قفس شیر بیندازند.» این نخستینبار نیست که صفحه بچهپولدارهای تهرانی خبرساز و البته حاشیهساز میشود. همین چندماه پیش بود که تعدادی از سایتهای خبری خبر فعالیت این صفحه را در اینستاگرام منتشر کردند؛ صفحهای که در کمتر از دو هفته بعد از راهاندازی آن، نزدیک به صدهزار دنبالکننده پیدا کرد و بعد از معرفی آن در سایتهای خبری، فلیتر شد. این اما آغاز ماجرا بود؛ بعد از فیلترشدن صفحه اصلی بچهپولدارهای تهرانی، چند صفحه بهطور همزمان در اینستاگرام شروع به فعالیت کردند و حالا هر روز عکسهایی را از زندگی بچهپولدارها منتشر میکنند؛ مانند عکسی که همین چند روز پیش در یکی از آنها منتشر شد و تعدادی از جوانان تهرانی را نشان میداد که با «پورشه»هایشان دور هم جمعشده و عکس سلفی گرفتهاند. ایده ایجاد پیج بچهپولدارها برای نخستینبار در سال۲۰۱۲ در یکی از صفحات خارجی اینستاگرام شکل گرفت و عدهای از بچهپولدارها از وسایل و لوازم شخصی و خانه و ماشینهای لوکس خود عکس میگرفتند و در آن منتشر میکردند. بعد از آن عدهای از دختر و پسرهای پولدار تهرانی با ایجاد صفحهای در اینستاگرام و قرار دادن تصاویری از وسایل گرانقیمت ماشینهای لوکس پارتیهای خانگی و... عکس منتشر کردند. در آن زمان یکی از ادمینهای این صفحه نوشت: «یکی از کاربران به فینگلیش نوشته است: «ما این صفحه را ایجاد کردیم تا نشان دهیم زندگی در ایران همیشه بد نیست.» بعد از آن نشریه خارجی «المانیتور» در گزارشی از این صفحه نوشت: «در اولین نگاه، وقتی عکسها را در اینستاگرام مشاهده میکنید، ممکن است تصور کنید به تصاویری از ثروتمندان کشورهای عرب خلیجفارس برخوردهاید یا شاید هم اماراتمتحدهعربی. ممکن است منطقه را صحیح تشخیص داده باشید اما کشور را اشتباه تشخیص دادهاید چراکه آن کشور ایران است، نه یک کشور عرب. این تصاویر نشاندهنده زندگی پسران و دختران طبقه خاصی در ایران است که میتوان آنها را یکدرصدیهای ایران نامید و این در شرایطی است که رسانههای غربی پر از کلیشههای عجیبوغریب از زندگی در ایران است. کسی که با ایران آشنا باشد، میتواند به سادگی نماهایی از خیابانهای فرشته، الهیه، فرمانیه، زعفرانیه ویلایهای مجلل لواسان و البته در شمال ایران را در این تصاویر ببیند. خودروهای گرانبهای وارداتی که مخصوص مناطق خاصی از تهران است، با پلاکهای فارسی در این تصاویر خودنمایی میکند.»
اولین زنی که به خاطر آرایش فوت کرد + عکس
افراد دیگری چون الیزابت اول و وکتی فیشر هنرپیشه معروف هم به دلیل مشابهی مرده اند؛ اما این زن اولین قربانی زیبایی است که در سال 1760 و در سن 27 سالگی درگذشته است.
به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ «ماریا گانیگ» یکی از موفق ترین هنرپیشه های قرن 18 محسوب می شود که به دلیل مسمومیت ناشی از موادی که برای جوانی پوستش به کار می برده مرده است.افراد دیگری چون الیزابت اول و وکتی فیشر هنرپیشه معروف هم به دلیل مشابهی مرده اند؛ اما این زن اولین قربانی زیبایی است که در سال 1760 و در سن 27 سالگی درگذشته است.
عکس/ سيروان و زانيار در كنار پدرشان
عکس/ صالحی و تنابنده در حرم امام رضا(ع)
بازیگر سینما و تلویزیون در پست اخیر صفحه اینستاگرامش عکسی از خود و برخی همکاران در حرم امام رضا(ع) منتشر کرد.
پدر شوهری که در دهان عروسش اسید ریخت! +عکس
دختر جوانی در بنگلادش مورد حمله و اسید پاشی پدر شوهرش قرار گرفت.
به گزارش صبحانه، دختر جوان 23 ساله بنگلادشی که به تازگی ازدواج کرده بود، توسط پدر شوهرش به خوردن اسید مجبور شد.
علت این جنایت عدم استطاعت مالی پدر دختر برای خرید جهیزیه بود که منجر به تجاوز و فرجام تلخ برای این تازه عروس شد.زمانی که والدین عروس نتوانستند هزینه کافی برای تهیه جهیزیه را بپردازند،پدر شوهر عروس در گلوی وی اسید ریخت.
پس از این حادثه دختر جوان را که از شدت ترس و جراحت داخلی به شدت آسیب دیده بود، بلافاصله به بیمارستان منتقل کردند.
معترضان با جمع شدن در خیابان Dhaka در بنگلادش تقاضای تقاص از دادگاه برای جبران خسارت وارده به این دختر را کردند. قربانی این حادثه نه تنها دچار آسیب ها و مشکلات فیزیکی در بدنش شد بلکه در اطراف دهانش لکه هایی دائمی ایجاد شد که هرگز اثر آن ها از بین نمی رود.
پدر و مادر این دختر جوان می گویند، قبل از مراسم در مورد جهیزیه و عدم توان مالی ما برای تهیه تجهیزیه توافق شده بود.